کلیشه های جنسیتی؟ چرا که نه؟ تصور می شود که افراد از جنسیت های مختلف هستند تا در عمل و همچنین در فکر و قضاوت مکمل یکدیگر باشند. و البته اگر مردان و زنان مانند یک پازل یا مانند آجرهایی با قفل ترکیب شوند بسیار خوب است ، اما به دلیل تفاوت در روانشناسی زن و مرد ، این همیشه امکان پذیر نیست.
دستورالعمل ها
مرحله 1
مردان بهتر از زنان با شرایط جدید سازگار می شوند و بر نتایج خاصی متمرکز هستند که آنها را با پیروزی ها ، رهبری و رهبری همراه می کنند. به بیان ساده ، در هر مردی "رئیس قبیله" وجود دارد. بنابراین ، در میان مردان ، اختلافات طبقه ای همیشه بیش از حد قابل توجه است: یا یک نبوغ ، یا هیچ چیز ، یا یک ماچو ، یا یک "احمق". زنان به دلیل ویژگی های ژنتیکی خود (وجود دائمی کروموزوم X) بر حفظ ویژگی های ماکروسکوپی موجود در فرزندان خود متمرکز هستند. این ، در مقایسه با مردان ، ثبات بیشتر زنان ، که خصوصیات "میانی" روان با هم وجود دارد ، توضیح می دهد. با این حال ، همین شرایط به زنان در انجام چند وظیفه کمک می کند. در میان مردان "سزارها" ، قادر به انجام همزمان چندین کار ، چندین برابر کمتر.
گام 2
مردان تمایل دارند در هر زمینه ، از جمله مکالمات انتزاعی ، عملگرا بیندیشند و عمل کنند - آنها آنها را به طور مداوم هدایت می کنند. زنان می توانند در یک باره در مورد همه چیز صحبت کنند ، از موضوعی به موضوع دیگر بپرند (برای آقایان ، "مکالمات زنان" فاقد منطق است) ، و به طور جدی و فقط برای مدت طولانی روی خانواده و فرزندان تمرکز کنند. این بدان معنا نیست که مردان خانه دار و زنان مشاغل از هنجار خارج شده اند ، ما در مورد نوع متوسط صحبت می کنیم و تحت تأثیر شرایط ، به عنوان مثال ، داشتن فرزند ، تغییر و اختلاط نقش بسیار مکرر است.
مرحله 3
هیچ کور رنگی در میان زنان وجود ندارد و بسیاری از محققان روانشناسی جنسیتی معتقدند که احساسات زن به نوعی با این امر ارتباط دارد. اشیا for برای مردان مهم است ، شرایط برای زنان مهم است. بنابراین جمله "مرد با چشم دوست دارد و زن با گوش" کاملاً درست است.
مرحله 4
مردان کمتر به تجربه های اساسی جدید احتیاج دارند. ماهیگیری منظم ، نشستن در صفحه شطرنج یا بازدید منظم از همان بار - از این نظر ، جستجوی مردان آسان است. زنان ، اگر تعصبات اجتماعی نباشند ، همیشه به دنبال مشاغل جدید می گردند ، اما تاکنون ذهن آنها ، به عنوان مثال در یکنواختی کارهای خانه ، با توانایی یافتن تنوع در زندگی روزمره نجات می یابد. معروف است که مردی که پس از یک روز گذراندن نقش یک زن در مزرعه به خانه داری عادت نکرده ، بیش از کار در صورت خسته می شود.
مرحله 5
مردان در تلاشند تا پیشرفت کنند ، و زنان در تلاش برای تزئین. این امر به ویژه در میان طراحان بسیار قابل توجه است: زنان خوشنویس و طراح بیشتر هستند ، در حالی که مردان در میان مدل سازان و طراحان فنی غالب هستند.
مرحله 6
مطالعات مختلف نشان داده است كه مردان كنترل كمی بهتر بدن دارند - در كارهای تكاملی خود ، تا همین اواخر ، نیاز به تأمین و محافظت فیزیكی خانواده وجود داشت. بر این اساس ، روان مردان نیز استرس مداوم یا فزاینده را در کار راحت تر تحمل می کنند. به اعتبار زنان ، شایان ذکر است که آنها راحت تر می توانند با نوسانات استرس کار کنار بیایند.
مرحله 7
برخلاف تصور غلط رایج مبتنی بر تئوری نقش های بیولوژیکی ، مردان مدرن بیشتر از زنان مستعد تقلب نیستند. فمینیسم ، تعلیم و تربیت و اینترنت فرصت های برابر شده است و درصد زنا هر ساله به 50 سال می رسد.