زن و مرد به جهان متفاوت نگاه می کنند ، تفکر متفاوتی دارند و حتی متفاوت صحبت می کنند. و این به دلایل تاریخی است ، بنابراین تغییر این پارامترها دشوار است. اما اگر این تفاوت ها را در ذهن داشته باشید ، انتقال اطلاعات به جنس مخالف آسان تر خواهد بود.
تفاوت در جنسیت از سن 2-3 سالگی شروع می شود. دختران و پسران به چیزهای مختلف علاقه مند می شوند ، هویت خود را احساس می کنند و ویژگی های خاصی را به وجود می آورند. به عنوان مثال ، مردان بر قدرت ، زنان بر جامعه پذیری و توانایی تغییر فضا تأکید دارند. همه اینها به آنها کمک می کند تا در آینده وظایف اصلی خود را انجام دهند: به دنیا آوردن بچه ها و ایجاد شرایط برای رشد فرزندان.
سنت های تاریخی
تاریخ قرن ها بشریت منجر به تقسیم مسئولیت ها شده است. زنان نگهبان کوره ، مادران و زنان خانه دار عالی شدند ، در حالی که مردان از خانواده محافظت می کردند ، غذا تهیه می کردند و یک سیستم اجتماعی و همچنین اشیا material مادی می ساختند. این رفتار ادراک جهان را شکل داد. به عنوان مثال ، دید مردان تمرکز بیشتری دارد ، به شما امکان می دهد اشیا at را در فاصله زیادی ببینید ، که هنگام شکار راحت است. برای یک زن معمولاً داشتن نگاهی غایب و ذهنیت معمول است تا بتواند وقت خود را برای مراقبت از همه بچه های اطراف داشته باشد ، اما اهداف از راه دور چندان مورد توجه او نیستند. در نتیجه ، یافتن پیراهنی که جلوی چشمان او باشد یا دیدن چیزی با دید محیطی برای مرد دشوارتر است. اما از طرف دیگر ، رانندگی برای آنها راحت تر است ، زیرا آنها می دانند چگونه مسافت و سرعت را به راحتی محاسبه کنند.
زنان در انتخاب صدا بهتر هستند ، آنها قادر به تشخیص فرکانس های بیشتر از مردان هستند. و همچنین تعداد زیادی از لحن ها را بدست می آورند. در تربیت ، نظارت بر تغییر در وضعیت کودک ، رفاه او بسیار مهم است ، بنابراین شنیدن بسیار مهم است. از طرف دیگر ، مردان کمتر می شنوند و هنوز نمی دانند چگونه چندین صدا را همزمان بشناسند. اگر آنها با تلفن صحبت کنند ، همه چیز در اطراف آنها دیگر متوقف می شود ، آنها فقط یک منبع را درک می کنند.
یک مرد ، در حالی که غذا می گرفت ، چند روز نمی توانست بخوابد ، بنابراین ، پس از پایان شکار ، خیلی آرام خوابید. نیمه زیبای بشریت حساس تر می خوابد ، به طوری که در لحظه خطر برای خانواده آنها بی دفاع نباشند. و جیغ نوزادان به این واقعیت کمک می کند که مادر باید در حالت آماده باش باشد.
ادراک جهان
پوست مردان چندین برابر ضخیم تر از زنان است. حساسیت کمتری دارد ، بنابراین گرما یا سرما را به راحتی تحمل می کند. صدمه زدن به جنس قوی تر دشوارتر است. و یک زن بیشتر مستعد بریدگی و سایش است و اهمیت بیشتری به آغوش می دهد ، زیرا آنها را به روشی خاص درک می کند.
مردان می توانند دردی را که در جنگ یا درگیری ایجاد می شود تحمل کنند. آنها می توانند تمرکز کرده و حتی با زخم اما برای مدت کوتاهی به کار خود ادامه دهند. یک زن می تواند رنج بسیار بیشتری را تحمل کند ، او می تواند احساسات طولانی مدت را تحمل کند ، به عنوان مثال ، در هنگام زایمان. اما برای او بسیار دشوار است که هنگام آسیب رساندن به آن عمل کند.
یک مرد فقط یک کار انجام می دهد. مغز او بندرت با چندین فرآیند مشغول است ، کنترل اوضاع برای همه اوقات دشوار است. او یک چیز را تمام می کند ، به چیز دیگری می رود. یک زن اغلب همه کارها را همزمان انجام می دهد ، لازم است بلافاصله بچه ها را دنبال کند ، غذا درست کند ، راحتی ایجاد کند و حتی گاهی با دوستش گپ بزند.
جنس قوی به طور متوسط حداکثر 7000 کلمه در روز صحبت می کند. این برای بیان همه افکار کافی است. یک زن 3 برابر بیشتر نیاز دارد ، آنها فقط در طول مکالمه فکر می کنند. با بیان احساسات و تجربیات انباشته شده خود ، دختر به نتیجه گیری می رسد که به او در زندگی کمک می کند. یک مرد ، وقتی فکر می کند ، ساکت است و فقط نتیجه نهایی را می دهد.