این سوال دلهره آور و گیج کننده به نظر می رسد. کل جهان رنگ خود را از دست می دهد و هرگونه تمایل به انجام هر کاری برای تغییر زندگی از بین می رود. اما اگر قبلاً این سوال را می پرسید ، پس می خواهید راهی برای برون رفت از یک شرایط دشوار پیدا کنید. همانطور که می دانید ، هر مشکلی حداقل دو راه حل دارد ، فقط باید کمی زاویه دید را تغییر دهید.
با عقده قربانی مبارزه کنید
اگر بیش از حد به جستجوی معنای زندگی بپردازید ، این فقط می گوید که وقت آزاد زیادی برای تأمل دارید. شما این سوال را بارها و بارها از خود می پرسید ، از دیگران مشاوره می گیرید. دلیل این امر ممکن است میل به ترحم نسبت به خود ، برای چنین فرد فقیر و بدبختی ، دیدن همدردی در چشم دیگران باشد. شما فقط توجه دیگران را ندارید. نگاه کنید ، موقعیت قربانی را مجذوب خود نکنید ، در غیر این صورت خطر کسب مجتمع را دارید ، که فقط یک روانشناس حرفه ای می تواند با آن کنار بیاید.
برای کار در زندگی خود وقت بگذارید
آنها می گویند زمان بهبود می یابد. در واقع ، این یک حالت افسردگی و جستجوی دردناک برای یافتن پاسخ به سوال "چگونه معنای زندگی را پیدا کنیم؟" ماه ها ، و شاید هفته ها بعد ، آنها شما را ترک کنند. شما ناگهان چیزی پیدا خواهید کرد که برای آن ارزش زندگی دارد. فقط تسلیم مشکلات موقت نشوید. واقعیت این است که شما می توانید با برخی از مشکلات ، فاجعه یا مجموعه ای از مشکلات برطرف نشوید. اگر شما از نظر سلامتی مشکلی ندارید ، هیچ بستری بیمار یا فلج ناامید کننده ای وجود ندارد که از از دست دادن آن بترسید ، چیزی برای زندگی و کجا دارید ، این بدان معنی است که هیچ دلیل عینی برای غوطه وری در بی تفاوتی کامل وجود ندارد ، و نمی تواند وجود داشته باشد ، شما باید این دوره سخت را تحمل کنید …
برای یک چیز زندگی نکن
آیا همسر (یا شوهر) شما را ترک کرده است؟ آیا شغل خود را از دست داده اید؟ یا شاید دوستی خیانت کرده باشد؟ در اصل ، هر یک از این شرایط بسیار ناخوشایند می تواند از زندگی معمول خارج شود. با این حال ، شما نمی توانید به خاطر چیزی یا شخص دیگری زندگی کنید. اگر شغل معتبری را از دست داده باشید ، عزیز شما مانند دوستان و اقوام به جایی نرفته است. آنها به شما کمک می کنند مشکل را پشت سر بگذارید. یا اگر دوستی به شما خیانت کرد ، دوستان دیگری نیز دارید. بله ، و جفت روح شما می تواند راحتی کند. بنابراین ، با از دست دادن یک چیز ، در چیز دیگر به دنبال راحتی باشید.
خودتان را مشغول کنید
به جای گشت و گذار در وب در جستجوی معنای وجود خود ، خود را با چیزهای مفیدی مشغول کنید: بار خود را در بیاورید ، یک سرگرمی جالب برای خود پیدا کنید ، آشنایان جدیدی پیدا کنید. در موقعیت شما یک مزیت وجود دارد که ممکن است نبینید: از آنجا که چیزی برای از دست دادن ندارید ، بنابراین می توانید سعی کنید زندگی خود را تا 180 درجه تغییر دهید. شما هرگز به خارج از کشور سفر نکرده اید - برای گرفتن گذرنامه خود بروید. از ترس ارتفاع با چتر نجات نپرداختید؟ اکنون شما از هیچ چیز نمی ترسید: مشغول مبارزه با ترس های خود شوید. خودتان متوجه نخواهید شد که چگونه آزادی واقعی را پیدا خواهید کرد.
برای دیگران زندگی کنید
این اتفاق می افتد که هر چقدر تلاش کنید ، نمی توانید در فعالیت های روزمره خود معنی پیدا کنید. در این صورت ، ارزش این را دارد که برای دیگران زندگی کنید ، مثلاً کارهای خیرخواهانه انجام دهید یا تمام تلاش خود را برای تأمین هزینه های فرزندان خود به کار گیرید ، تا آنها آموزش خوبی ببینند و راحت زندگی کنند. سعی کنید مثلاً به کودکی که از بیماری جدی رنج می برد ، از پناهگاه حیوانات یا داوطلب کمک کنید. شاید شما ارزش زندگی را درک کرده و دیگر نگران این سوال نباشید که "چگونه معنای زندگی را پیدا کنیم؟" ، زیرا شما سالم هستید و احتمالاً هنوز آنقدر جوان هستید که هر روز زندگی کنید و لذت ببرید.