آیا یک نویسنده باید با نویسندگان دیگر دوست باشد؟

فهرست مطالب:

آیا یک نویسنده باید با نویسندگان دیگر دوست باشد؟
آیا یک نویسنده باید با نویسندگان دیگر دوست باشد؟

تصویری: آیا یک نویسنده باید با نویسندگان دیگر دوست باشد؟

تصویری: آیا یک نویسنده باید با نویسندگان دیگر دوست باشد؟
تصویری: یک رمان چگونه نوشته می‌شود؟ گفتگو با نسیم خاکسار، نویسنده 2024, ممکن است
Anonim

نوشتن یک میدان جنگ واقعی است ، جایی که سلاح کلمه است و ارتش نسخه خطی غیر قابل نابودی است. برای هر نویسنده ، خلاقیت یک حالت تخریب ناپذیر است ، که او از هر گونه تجاوز محافظت می کند و برای آفرینش های خود مانند فرزندان خود ارزش قائل است. و چگونه می توان رویکردی به چنین همکار پیدا کرد و اتحادیه خلاقیت ، که می تواند به یک پروژه ادبی موفق تبدیل شود ، در آینده تخریب نشود؟

آیا یک نویسنده باید با نویسندگان دیگر دوست باشد؟
آیا یک نویسنده باید با نویسندگان دیگر دوست باشد؟

امنیت در گروه است! این گزاره یک حقیقت شناخته شده است. مانند هر فعالیت دیگری ، خلاقیت موفق به محیطی که به ما نزدیک است بستگی دارد. اغلب اوقات ، افراد نزدیک ، همکاران ، دوستان ، اقوام نقش بسزایی در موفقیت ما دارند و احمقانه است که از پشتیبانی آنها برای ما امتناع ورزیدیم.

چه چیزی مانع از شروع مکالمه می شود؟

البته داشتن یک نویسنده مشهور و موفق به عنوان یک دوست برای بسیاری از نویسندگان یک رویای گرامی است. چنین دوستی همیشه به شما کمک می کند ، شما را در جهت درست راهنمایی می کند. اما چگونه می توان با همکار خود دوست شد ، زیرا کلیشه های زیادی وجود دارد که به دیواره های غیر قابل نفوذ تبدیل شده اند؟

رایج ترین آنها عبارتند از:

  • آنها به شما خواهند خندید
  • هیچ کس شما را جدی نخواهد گرفت.
  • شما تازه سفر خود را شروع می کنید و برای کسی جالب نیستید.
  • شما نمی دانید در مورد چه چیزی با آنها صحبت خواهید کرد.
  • کارهای شما شروع به حکومت کردن برای خودشان می کنند.
  • ایده های خود را بدزدید
  • حسادت می شود و کارهای ناخوشایند انجام می دهید.
  • این رقبای شما هستند و آنها باید از شما متنفر باشند.
  • آنها تاجی به بهشت دارند و غیره

اگر با چنین جهان بینی به موضوع نزدیک می شوید ، بهتر است هیچ تلاشی نکنید و در نسخه های خطی خود دفن شوید ، به تنهایی گیاهخواری کنید.

البته تعداد باورنکردنی افرادی در جهان وجود دارند که پیشینی شما را نمی خورند. این به دلیل طرد شدن این یا آن شخص در سطح انرژی است. اما ، به احتمال زیاد ، این حالت عاطفی شما است که شامل عقده ها ، بدخواهی ها ، حسادت ها و افکار منفی است.

هر آنچه در بالا ذکر شده فقط در ذهن شما است و باید فوراً با افکار مثبت جایگزین شود.

تصویر
تصویر

خنده عمر را طولانی می کند

اگر صمیمانه بخواهید مکالمه ای را شروع کنید ، هیچ یک از نویسندگان به شما نخندند. تحمل بیشتری داشته باشید و عجله نکنید. با مطالعه شخصیت خود نویسنده ، کار ، سرگرمی های او شروع کنید. در غیر این صورت ، تلاش های شما برای دوست یابی سرزده و غیرصمیمانه به نظر می رسد.

هدف واقعی بسیاری از درها را باز می کند

اگر تصمیم دارید زندگی خود را به قلم بسپارید ، پس با خود اعتراف کنید که چقدر برای این کار آماده هستید. آیا مسیری که برخی از نویسندگان انتخاب کرده اند واقعاً برای شما مناسب است. شاید فکر می کنید خیلی عاشقانه است. یا فکر می کنید که همه می توانند بنویسند و این فرایندی پر زحمت نیست.

تصمیم بگیرید که واقعاً چه می خواهید. بر اساس پاسخ های خود ، به دنبال نویسنده ای باشید که افکار ، اهداف و نیازهای شما با او مشابه باشد. اگر در مورد تجارت خود جدی باشید با احترام رفتار می شود.

اخلاص ، مهربانی و حمایت از ابزارهای اصلی یک نویسنده موفق است

به نحوه ارتباط نویسندگان محبوب با اطرافیان خود توجه کنید. بدون شک متوجه خواهید شد که اصلی ترین نکته در برقراری ارتباط آنها احترام ، پشتیبانی ، درک و پذیرش است. علاوه بر این ، یک نویسنده که به خود احترام می گذارد ، ستارگانگی و استکبارستیزی خود را نشان نخواهد داد ، زیرا هر نویسنده ای ، مهم نیست نویسنده یا خواننده آن ، نزد هر شخصی عزیز است.

این محیطی است که به خالق کمک می کند شاهکارهایی خلق کند ، زیرا نویسنده به خاطر خوانندگان و پیروانش زندگی می کند. و اگر می ترسید غیر جالب به نظر برسید ، خودتان را ثابت کنید ، کتاب های بیشتری بخوانید ، شروع به ورزش کنید ، به یک سرگرمی بپردازید.

صادقانه بگویم ، نوشتن بسیار کسل کننده است. کمرنگ شدن روزانه روی میز و صدای شلوغی کلیدها برای یک ساعت - از بیرون اینگونه به نظر می رسد. اینجا چه چیزی می تواند جالب باشد؟ هیچ چیزی.اما اگر تطبیق پذیری خود را نشان دهید ، علاقه به شما صدها برابر افزایش می یابد.

هیچ کس به مشکلات دیگران احتیاج ندارد

شما می توانید هزاران موضوع برای برقراری ارتباط پیدا کنید ، فقط اگر انرژی مثبت داشته باشید. از سرنوشت بی رحمانه ، تخیل ضعیف ، الهام بخش کسل کننده ، ویراستاران نابینا و ناشران ناخوشایند شکایت نکنید. چه کسی علاقه مند به گوش دادن به ناله های شما خواهد بود ، به خصوص اگر شما یک فرد موفق در مقابل خود داشته باشید ، که مسیر خلاقیت او با شما متفاوت است.

به احتمال زیاد ، کلیه شکایات به عنوان تلاشی برای یافتن روزنه ای برای همکاری با ناشر تلقی می شود. نویسنده قطعاً این را دوست نخواهد داشت ، زیرا آنها نه به کار او ، بلکه به ارتباطات او علاقه مند هستند. هیچ وقت شکایت نکن بهترین طرف خود را نشان دهید. ثابت کنید که کار شما ارزش توجه دارد. باور کنید ، اگر ارتباط شما صمیمانه است ، قطعاً دوست نویسنده شما در برابر ناشرش حرف خوبی برای شما می زند.

تصویر
تصویر

همه توصیه ها ارزش توجه ندارد

اگر می ترسید که کارهای شما شروع به حاکمیت کنند ، نظر شما را دیکته می کنند و آنها را مجبور به گوش دادن به آن می کنند ، کارهای خود را به کسی نشان ندهید. به طور کلی ، شما باید از این واقعیت سپاسگزار باشید که شخصی وقت خود را به شاهکار شما اختصاص داد و نقایصی را در آن یافت. او زمانی را که می توانست کتابش را هدر دهد تلف کرد و شما هم ناسپاس هستید.

اگر فکر می کنید گزینه شما بسیار بهتر از توصیه شخص دیگری است ، فقط سکوت کنید. برای خود یادداشت کنید. شاید هنگامی که پیش نویس خود را به طور کامل به پایان رسانید و شروع به ویرایش کردید ، متوجه شوید که در واقع این توصیه به اصل مطلب بوده و بهتر است به آن توجه کنید. به کسی فرصت دهید و در ازای آن چیزهای بیشتری دریافت خواهید کرد.

موضوع محافظت از حق چاپ را کاوش کنید

می ترسید ایده های شما به سرقت برود؟ در اینجا همه چیز ساده است: در مرحله اولیه درباره آنها صحبت نکنید. اگر از خوشحالی می ترکید یا به مشاوره تخصصی نیاز دارید ، در این صورت باید در مورد اعتماد به شخصی که می خواهید به او مراجعه کنید فکر کنید. او چقدر شایسته است ، آیا شما حداقل یک بار شما را ناامید کرده است ، آنچه دیگر همکاران در مورد او می گویند.

و شاید با بیان ایده خود ، نه تنها فردی را پیدا کنید که از نظر اخلاقی از شما حمایت کند ، بلکه در این پروژه نیز شرکت مستقیم خود را داشته باشد ، و شانس موفقیت را چندین برابر کند. باز هم ، در اینجا شما باید بفهمید که دقیقاً چه می خواهید ، زیرا در این صورت تصمیم باید توسط شما گرفته شود.

دستورات را بخاطر بسپار

حسادت مشمئزکننده ترین احساسی است که فقط در شخص ایجاد می شود. به خاطر او است که این همه سیاهی به دنیای مدرن ما می ریزد. مثل افراد حسود نباشید ، بگذارید روحتان پاک باشد. در شادی صادقانه او برای همکار خود بکارید. به یاد داشته باشید ، همه چیز در جهان به هم پیوسته است ، اعمال و افکار شما با توجه به شایستگی های آنها پاداش می گیرد.

اگر فکر می کنید نویسندگان دیگر به شما حسادت می کنند ، تا حدی حق با شماست. متأسفانه ، این دائماً اتفاق می افتد. دو دوست فقط به این دلیل دشمن می شوند که ناشر از کار شما قدردانی می کند و نه از مزخرفات نادر او. در اینجا تنها یک راه وجود دارد - جدا شدن از آن دسته افرادی که برای شما فقط وجود متوسطی آرزو می کنند. از آنها فرار کن آنها چیزی جز ناامیدی برای شما به همراه نخواهند آورد.

یک روز یک رقیب خدمت بزرگی به شما می کند

یک نظر وجود دارد که نوشتن همان تجارت است ، به این معنی که رقبایی در آن وجود دارند. اگر خلاقیت را از این نظر در نظر بگیریم ، پس شما کاملاً نمی خواهید زندگی کنید. بنابراین ، با نویسندگان دیگر به عنوان همکاران معمولی رفتار کنید ، درست مثل شما ، کاری را که دوست دارند انجام می دهند.

تصویر
تصویر

همانطور که دوست ندارم خلاقیت را با تجارت مقایسه کنم ، اما اکنون خلاقیت همان عنصر تجارت است ، مانند سایر محصولات بازار. البته رقابت در نوشتن وجود دارد. به ویژه در آن ژانرهایی که مورد علاقه خوانندگان قرار می گیرند ، بارز می شود. فانتزی ، داستان های پلیسی ، رمان های عاشقانه ، مهیج - هر آنچه که در حال حاضر پرفروش ترین ادبیات است.

بین نویسندگان رقابت وجود دارد و انکار آن احمقانه است. اما سعی کنید از زاویه دیگری به این موضوع نزدیک شوید. خودتان پیدا کنید که چه چیزی برجسته شما خواهد شد. روابط صادقانه ای با رقبا و خوانندگان برقرار کنید ، باز باشید ، دائما چیزهای جدید یاد بگیرید و مهارت های نوشتاری خود را توسعه دهید

هر روز رشد نویسندگان صدها برابر بیشتر از دیروز است. قبلاً همه می خواندند ، اما اکنون فقط چند نفر می خوانند ، اما تقریباً همه می نویسند. بنابراین ، به دنبال خود بگردید و با تمام وجود تجارت خود را انجام دهید.

همه مردم مانند مردم هستند ، و شما سلطنتی هستید

همه افراد متفاوت هستند ، این بدان معناست که هر یک از ما در رابطه با رشد و توسعه خود و پوچی مرزهای خاص خود را داریم. برای یکی ، فقط انتشار یک کتاب از طریق سامیزدات کافی است ، و او در حال حاضر خود را منحصر به فرد ترین نبوغ زمانه ما می داند ، در حالی که دیگری ، با انتشار ده ها کتاب ، هنوز هم شرمنده است که به افتخار وی بررسی های ستایش آمیز به نظر می رسد.

کسی توسط شهرت خراب می شود ، و کسی به یک شخص واقعی تبدیل می شود. هیچ چیزی وجود ندارد که شما بتوانید درباره این انجام دهید. اگر مشاهده کردید که شخصی از طریق دندان های فشرده با شما ارتباط برقرار می کند ، سعی کنید بدخواهی او را نگیرید. در صورت نیاز به این شخص خود تصمیم بگیرید. شاید شما باید او را در جمع گل نرگس مانند او رها کنید؟

ضرب المثل را به خاطر بسپارید: "به من بگو دوست تو کیست ، و من به تو خواهم گفت که تو کیستی؟" آیا واقعاً به چنین دوستی احتیاج دارید؟

در هر مشاغل ، بدون تعامل با یکدیگر ، دستیابی به موفقیت و تقاضا غیرممکن است. بسیاری از م componentsلفه ها باید در کار نویسنده وجود داشته باشند و یکی از این جزئیات ارتباط با دیگران مانند آنها است. نویسنده با تعامل با نویسندگان دیگر چیز جدیدی می آموزد. او اطلاعات را به روشی متفاوت درک می کند ، که زمانی به نظر او بسیار پیچیده و کسل کننده بود. او در چیزهای معمولی جنبه های بسیاری را می یابد که قبلاً نمی توانست آنها را تشخیص دهد.

دوست نویسنده چراغی در مسیر نویسنده است که می تواند جاده را روشن کند و مسیر درست را نشان دهد. یافتن چنین رفیقی فداکار و همچنین یک فرد همفکر ، آرزوی هر فرد خلاق است. اما اگر چنین دوستی در زندگی شما ظاهر شد ، با تمام وجود از او مراقبت کنید و سپس اتحاد خلاقیت شما به یکی از بزرگترین آثار دنیای مدرن تبدیل خواهد شد.

توصیه شده: