اصطلاح "لذت گرایی" ریشه یونان باستان دارد. این تعلیمی است که هدف اصلی وجود زمینی کسب لذت است. یعنی از نظر لذت جویی ، بالاترین حسن برای یک شخص این است که زندگی راحت و بی دغدغه ای داشته باشد ، حداکثر لذت را از همه طرف داشته باشد و از هر راه ممکن از همه چیز ناخوشایند و دردناک جلوگیری کند.
چگونه لذت گرایی پدید آمد
طبق ویکی پدیا ، لذت گرایی آموزه ای است که براساس آن فرد باید تلاش کند ، اول از همه ، برای لذت بردن از همه چیز باشد. آنچه او را احاطه کرده است. اعتقاد بر این است که بنیانگذار لذت گرایی آریستیپوس ، فیلسوف یونان باستان بود که در سالهای 435-355 زندگی می کرد. قبل از میلاد مسیح. وی استدلال کرد که روح انسان می تواند در دو حالت باشد: لذت و درد. به گفته آریستپوس ، یک فرد خوشحال کسی است که موفق می شود هرچه بیشتر وقت لذت ببرد. علاوه بر این ، قبل از هر چیز ، این لذت باید جسمی باشد ، احساس شود. به عنوان مثال ، یک فرد از غذاهای خوشمزه و نوشیدنی های خوشمزه ، از صمیمیت با یک شریک زندگی ، از لباس راحت ، حمام گرم و غیره لذت می برد.
لذت ذهنی (از یک منظره زیبا ، گوش دادن به موسیقی ، تماشای یک نمایش و غیره) آریستیپوس جایگاه دوم قرار داد ، اگرچه اهمیت آن را تشخیص داد.
آموزه لذت گرایی در نوشته های دیگر فلاسفه ، به ویژه اپیکوروس ، بیشتر توسعه یافت. به گفته اپیکوروس ، با رهایی از درد و رنج می توان بالاترین سعادت و لذت را در زندگی کسب کرد. اما درد و رنج غالباً نتیجه طبیعی افزایش بیش از حد ، فقدان اعتدال سالم است. به عنوان مثال ، اگر زیاد غذا می خورید ، لازم نیست از مشکلات گوارشی تعجب کنید. یا اگر شخصی یک سبک زندگی بیش از حد بیکار را دنبال می کند و از خود در برابر کوچکترین فشار روانی محافظت می کند ، در نتیجه ممکن است در قلب و مفاصل دچار مشکل شود. بنابراین ، اپیکوروس خواستار تعدیل معقول در همه امور بود.
فیلسوف و جامعه شناس انگلیسی W. Bentan ، که در قرون 18-19 م زندگی می کرد ، چنین دیدگاه هایی را درباره احتیاط ادیکوس ادیکوس خواند.
لذت گرایی خوب است یا بد؟
آیا هدونیست بودن انسان سخت است؟ پاسخ صریح به این س difficultال دشوار است. از یک طرف ، یک لذت گرای غالباً مانند یک خودخواه رفتار می کند ، قبل از هر چیز به راحتی و مزایای خود اهمیت می دهد. از طرف دیگر ، تا حدودی ، خودخواهی در اکثریت مطلق افراد ذاتی است. از این گذشته ، زاهدان بی علاق relatively نسبتاً کمی وجود دارند که نسبت به س ofالات راحتی و سود خود کاملاً بی تفاوت باشند.
به هر حال اگر شخصی تلاش کند از زندگی لذت ببرد ، چه مشکلی وجود دارد؟ فقط مهم است که این تمایل بیش از حد قوی نشود ، به یک وسواس تبدیل نشود ، وادار کردن شخص به افتخار ، نجابت ، منافع افراد دیگر. یعنی ، در مورد لذت طلبی ، فرد باید سعی کند که به "میانگین طلایی" خاصی نیز پایبند باشد. شما باید همیشه انسان بمانید ، به حرف های دیگران گوش دهید و "از سر آنها عبور نکنید".