نوجوانی دشوارترین و بحث برانگیزترین دوره زندگی هر فرد است. کودک تازه فهمیده است که کوچک نیست و والدینش به او به عنوان یک بزرگسال بزرگ نگاه می کنند.
در واقع ، تقریباً همه والدین دیوانه وار از این دوره از زندگی فرزندان خود می ترسند ، زیرا آنها خود را به یاد می آورند و از قبل ذهنی خود را برای تعداد زیادی از مشکلات آماده می کنند. در حقیقت ، کودکان در این زمان حتی بیشتر نگران هستند. بنابراین چه نوع روانشناسی در نوجوانان پنهان است؟
برخی از روانشناسان این دوره را نوجوانی می نامند ، زمانی که فرد مرحله رشد روانی و جسمی خود را از کودکی تا نوجوانی پشت سر می گذارد. اعتقاد بر این است که این دوره در کودکان از حدود ده تا پانزده سال طول می کشد. اما گاهی اوقات ، بسته به ویژگی های فردی کودک ، ممکن است زودتر از ده سال و خیلی دیرتر رخ دهد. چرا دوران بلوغ در روانشناسی رشد فضای زیادی را اختصاص داده است و چرا نوجوانی جدی ترین بحران سنی است؟
اولاً ، زیرا در این سن است که کودک تحت تغییرات خارجی زیادی در ارتباط با فیزیولوژی انسان قرار می گیرد. به عبارت دیگر ، کودک در سن 13-14 سالگی بلوغ را شروع می کند. و این ، همانطور که می دانیم ، یک جز component بسیار مهم در بدن انسان است.
ثانیا ، کودک نه تنها از نظر جسمی و هورمونی بلکه از نظر روانی نیز تغییر می کند. هوشیاری ، تفکر او و همه "مشکلات" نوجوانان از این تغییر می کند. برای آنها بسیار دشوار است که درک کنند چه اتفاقی برای آنها می افتد ، و اغلب این شورش ظاهر می شود.
این دوره پیچیده و چند وجهی چگونه آغاز می شود؟ اول از همه ، در این سن ، تعداد زیادی هورمون مختلف شروع به تولید می کنند. آنها تحریک رشد بسیاری از سیستم ها در بدن کودک ، مغز ، عضلات و استخوان ها را توسعه می دهند. در دوره نوجوانی ، عزت نفس کودک بالا می رود ، این واقعیت حاصل می شود که او فردی مانند سایر اعضای جامعه است. مطمئناً همه خواهان والدین و معلمان و هم فرزندان خود می خواهند که نوجوانی همیشه برای خودآگاهی کودک به خوبی و مطلوب تمام شود.