احساس گناه احساسی است که باعث افت شخصیت می شود و امکانات فرد را محدود می کند. دشوارتر شرایطی است که قبل از والدین احساس گناه تجربه شود ، زیرا در این حالت عذاب صد برابر می شود. شکی نیست که باید از طریق درون نگری ، احساس گناه را کنترل کرده و کینه ها و احساساتی را که برای بازاندیشی ایجاد می شود ، هدایت کرد. همیشه باید یادآوری شود که شرایط نامحلول افسانه ای است که نباید به آن وابسته باشید.
چگونه هنگام حرکت بر احساس گناه نسبت به والدین خود غلبه کنید
احساس گناه نسبت به والدین هرگز به طور تصادفی بوجود نمی آید. بیشتر اوقات ، این امر تحت کنترل وجدان خودشان یا به دلیل والدین خودشان شکل می گیرد ، که در سنین پیری ممکن است از تنهایی بترسند یا به سختی خواسته های زیادی از فرزندان خود داشته باشند.
"یک کودک در خانه شما مهمان است. غذا بدهید ، آموزش دهید و رها کنید. " این بیان روشن و پایدار بیش از یک قرن است که در شرق استفاده می شود. متأسفانه ، مردم در دنیای غرب کمی متفاوت فکر می کنند. در نتیجه ، جهان کل نسل هایی را می پذیرد که توانایی زندگی مستقل ندارند. و والدین فقط مقصر این امر هستند.
منطقی است که یک فرد با رسیدن به سن 20-25 سالگی باید به طور مستقل وجود داشته باشد و تمام شرایط زندگی را که زندگی به هزاران نسل قبل از خود ارائه داده در پیش داشته باشد. اما در اینجا می توانید اولین تجربه احساس گناه قبل از والدین خود را پیدا کنید ، وقتی همه فکرها به یک زندگی مستقل و آزاد تنظیم می شوند ، و از نگاه والدین می توانید درک کنید که آنها نمی خواهند شما را رها کنند.
واقعیت است ، اما در این شرایط ، والدین خود نمی فهمند که فرد بالغ را برای چه کاری تنظیم می کنند. ناخودآگاه ، آنها می خواهند او / او شاد و جدا از آنها زندگی کند ، اما غریزه بر عقل غلبه می کند. در چنین حالتی ، حذف احساس گناه نسبت به والدین بسیار آسان است. و رایج ترین منطق در این امر کمک خواهد کرد. آیا اگر کودک تا 35 سالگی در خانه خود بماند ، والدین خوشحال خواهند شد؟ آیا آنها دوست دارند ببینند که چگونه فرزندشان از تجربیات زندگی مستقل محروم است؟ آیا نوه ها و زندگی با والدین سازگار است؟ پاسخ به هر سه سوال منفی قاطعی است. اگر بعد از آن هنوز احساس گناه وجود دارد ، پس می توانید دوازده سوال دیگر از این نوع از خود بپرسید.
دور شدن از والدین در همان ابتدا بهتر است با مراجعه مکرر و تماس تلفنی همراه باشد. می توانید از موفقیت ها و موفقیت های خود بگویید. این کار والدین را از شک و تردید نجات می دهد و گناه شروع به کاهش می کند.
احساس گناه نسبت به والدین و انتخاب شغل
سلسله های حرفه ای مختلفی در جامعه وجود دارد ، زمانی که فرزندان نسل به نسل جای پدر و مادر خود را می گیرند. اما همه آنها آگاهانه و داوطلبانه این تصمیم را نگرفتند. در قرن 21 ، هنوز هم بسیار دشوارتر است ، زیرا بسیاری از مشاغل اعتبار و اعتبار خود را از دست داده اند. بنابراین ، اگر مرد جوانی می خواهد نوازنده شود ، و خانواده اش خواستار ادامه سلسله پزشکان ، نظامیان یا زراعت شناسان هستند ، پس بهتر است اختلافات کوتاه مدت با خانواده خود را پشت سر بگذاریم تا اینکه در تمام زندگی خود ناراضی باشیم. نوازنده شدن ، شاید یک هزار فرصت موفقیت و خوشبختی دارد. با تصمیم پدر و مادر ، تبدیل شدن به یک پزشک / نظامی / مهندس ، هیچ فرصتی برای خوشبختی وجود ندارد. و زندگی یکی است و زمان از دست رفته هرگز قابل بازگشت نیست ، بنابراین ارزش آن را دارد که فقط حرفه خود را دنبال کنید. والدین همیشه دوست دارند فرزندشان را خوشحال ببینند. به همین دلیل است که ، با انتخاب مسیر خود و موفقیت در آن ، بسیار بیشتر مورد رضایت والدین قرار خواهد گرفت و احساس گناه در مراحل اولیه به خودی خود از بین خواهد رفت.
احساس گناه قبل از نزدیک ترین افراد به شما می تواند ذهن شما را کدر کند و تصمیمی که در این باره گرفته می شود بدون فکر است. در این شرایط ، نمی توان به احساسات اعتماد کرد ؛ درک مطلب باید منطقی و دارای وقت باشد.
آنچه واقعاً فرزندان به والدین خود مدیون هستند
تنها کاری که کودک باید برای والدین انجام دهد این است که سالم ، شاد و آزاد بماند. مسئولیت های یک فرد بالغ در برابر والدین کوچک است: داشتن یک سبک زندگی سالم به خاطر فرزندان تمام عیار ، حفظ عزت و افتخار ، دنبال کردن حرفه خود و مراقبت از والدین در سنین پیری. پس از همه ، برای این ، کودکان معمولاً به دنیا می آیند.