رهبری به عنوان یک پدیده روانشناختی

فهرست مطالب:

رهبری به عنوان یک پدیده روانشناختی
رهبری به عنوان یک پدیده روانشناختی

تصویری: رهبری به عنوان یک پدیده روانشناختی

تصویری: رهبری به عنوان یک پدیده روانشناختی
تصویری: تأثر جوان بی خدای انگلیسی از نماز رهبر انقلاب بر پیکر سردار سلیمانی 2024, نوامبر
Anonim

رهبر کسی است که اعضای گروه برای او حق تصمیم گیری مسئولانه را که منافع کل گروه را تحت تأثیر قرار می دهد ، تشخیص می دهند. رهبر با اقتدار ، نقشی اساسی در گروه بازی می کند و روابط را در آن تنظیم می کند.

رهبری به عنوان یک پدیده روانشناختی
رهبری به عنوان یک پدیده روانشناختی

نظریه های رهبری

رهبری رابطه تأثیر و تسلیم در یک گروه است. این همیشه یک پدیده گروهی است ، زیرا رهبر بودن به تنهایی غیرممکن است. با انجام این کار ، سایر اعضای گروه باید یک نقش رهبری را بپذیرند و خود را به عنوان پیرو تشخیص دهند.

وظایف اصلی یک رهبر سازماندهی فعالیتهای مشترک ، ایجاد سیستم هنجارها و ارزشها ، مسئولیت فعالیتهای گروهی و ایجاد جو روانی مطلوب در گروه است.

پدیده رهبری بر تعامل تعدادی از ویژگی ها استوار است. اینها شامل ویژگیهای روانشناختی رهبر و اعضای گروه ، ویژگیهای خاص اوضاع و ماهیت وظایفی است که باید حل شود. شما می توانید تنها در برخی شرایط سیاسی - اجتماعی به یک رهبر تبدیل شوید ، که برای حل مشکلات قابل توجه نیاز به مجموعه خاصی از خصوصیات شخصی دارد.

سه رویکرد اصلی در نظریه های رهبری وجود دارد. براساس "نظریه صفات" ، رهبری مبتنی بر برخورداری از صفات خاص است. در مورد اینکه رهبر باید چه ویژگی هایی داشته باشد تا از گروه متفاوت باشد ، دیدگاه های مختلفی دارد. از بین تمام نشانه های رهبران ، فعالیت ، ابتکار ، آگاهی از مسئله حل شده (داشتن تجربه در حل یک مسئله) ، توانایی تأثیرگذاری بر سایر اعضای گروه متمایز است. همچنین ، رهبران باید از نگرشهای اجتماعی اتخاذ شده در گروه پیروی کنند. در عین حال ، آن خصوصیاتی که مردم به عنوان یک استاندارد درک می کنند باید به وضوح در تصویر آنها تجلی یابد. لیست خصوصیات رهبری که توسط طرفداران نظریه برجسته شده اند ، به طور پیوسته رشد می کردند تا اینکه در سال 1940 به لیستی از 79 ویژگی رسید.

تئوری غالب صفات به زودی با مفهوم موقعیتی جایگزین شد. این استدلال می کند که رهبری محصول اوضاع است. طرفداران نظریه معتقد بودند کسی که در یک موقعیت رهبر شود ممکن است در موقعیت دیگر رهبر نشود. صفات رهبر نسبی است. البته این نظریه ناقص بود ، زیرا اهمیت قدرت شخصی و فعالیت رهبر در آن منتفی بود.

نظریه سوم رهبری نظریه سیستمی است. به گفته وی ، رهبری فرایند تنظیم روابط بین فردی در یک گروه است و رهبر موضوع مدیریت این روند است.

طبقه بندی رهبری

اشکال تجلی رهبری کاملاً متنوع است. بنابراین ، رهبری ابزاری و احساسی را می توان تشخیص داد. ابزاری رهبری تجارت است. با حل مشکلات گروهی همراه است. "رهبری بیانی" زمانی اتفاق می افتد که محیط عاطفی مساعد باشد ، اما رهبر در موقعیت رهبری نباشد. این دو نوع رهبری می توانند شخصی سازی شوند ، اما معمولاً بین افراد مختلف توزیع می شوند.

در علوم سیاسی نیز 4 تصویر از یک رهبر وجود دارد: یک حامل استاندارد ، یک وزیر ، یک تاجر و یک آتش نشان. حامل استاندارد ، به لطف یک ایده آل و الگوی خاص از آینده ، مردم را همراه خود هدایت می کند. وزیر رهبر سخنگوی منافع رای دهندگان خود است. بازرگان رهبر می داند که چگونه ایده های خود را به شکلی جذاب برای عموم ارائه دهد. سرانجام ، رهبر آتش نشان بر مهمترین موضوعات متمرکز شده است. معمولاً این تصاویر به شکل خالص یافت نمی شوند.

طبقه بندی رهبران بر اساس سبک رهبری کاملاً معمول است. طبق این معیار ، D. Barber ، دانشمند سیاسی آمریکایی ، 4 سبک رهبری را شناسایی کرد. بنابراین ، اگر یک رهبر به سمت منافع عمومی گرایش داشت ، سبک او فعال مثبت نامیده می شد. غلبه انگیزه های شخصی خودخواهانه ، سبکی فعال منفی را شکل می داد.وابستگی سختگیرانه فعالیت به ترجیحات گروهی و حزبی منجر به سبک منفعل مثبت می شود. حداقل عملکرد عملکردهای آنها باعث ایجاد یک سبک منفعل منفی می شود.

بر اساس توزیع نقش های رهبری ، سبک های استبدادی و دموکراتیک از یکدیگر تفکیک می شوند. اولی فرماندهی یک نفره را بر عهده می گیرد و رهبری در آن بر اساس قدرت است. رهبری دموکراتیک شامل در نظر گرفتن نظرات و منافع کل گروه است.

توصیه شده: