بسیاری از آنها به خود و قدرت خود اطمینان ندارند ، در حالی که دارای عقده های نهفته و صریح هستند. ریشه این مشکلات را می توان در دوران کودکی جستجو کرد. غالباً اتفاق می افتد که چنین افرادی در هیچ مشاغلی انتظار خوبی ندارند و خودشان را از قبل برای شکست برنامه ریزی می کنند.
ترس از اینکه اتفاق بدی رخ دهد
اختلال اضطراب نوعی اختلال است که باید با آن مقابله کرد. به عنوان یک نوع فوبیا طبقه بندی می شود. فرد آنقدر از خود مطمئن نیست که بدون شروع به کار ، در حال حاضر از عدم تحقق آن می ترسد یا انتظار دارد نتیجه بدی به دست آورد. این سندرم می تواند از کودکی ، یعنی از مدرسه ، ایجاد شود. در ادبیات ، این مجموعه اغلب "فوبیای مدرسه" نامیده می شود. دلایل ایجاد چنین سندرم می تواند هر چیزی باشد ، اما ما تعدادی از اصلی ترین آنها را جدا می کنیم.
دلایل اختلال اضطراب در کودکان
- احساس عدم رضایت از نیاز کودک به دانش و علایق. این اتفاق می افتد که او آنچه در کلاس گفته می شود خسته کننده است ، یا به س orالاتی که با موضوع مورد بحث مغایرت دارد علاقه مند است. کودک احساس می کند دانشی که به او داده می شود غیر ضروری است. و بالعکس - آنچه او به آن علاقه دارد برای اطرافیان جالب نیست و کودک نمی تواند پاسخ س questionsالات خود را پیدا کند. او احساس نارضایتی دارد.
- احساس ناامنی. اگر کودکی احساس کند و فکر کند که می تواند به خاطر اشتباهات و سو mis تفاهم هایش مجازات شود ، احساس عدم امنیت در او بیدار می شود. در نتیجه ، او از آزرده شدن می ترسد و عدم اطمینان و سندرم اضطراب در ذهن او شکل می گیرد.
علائم اختلال اضطراب
این دلایل باعث ایجاد احساسات منفی در کودک می شود ، که بر شکل گیری او به عنوان یک فرد تأثیر می گذارد و با عقده هایی همراه است ، عدم اطمینان به توانایی های او وجود دارد. رشد می کند و رشد می کند ، اما ترس در هیچ جایی از بین نمی رود ، در نتیجه ، یک سندرم انتظار اضطرابی در یک بزرگسال ایجاد می شود.
در زندگی روزمره ، این سندرم خود را به صورت پرخاشگری ، افزایش اضطراب و ناامنی نشان می دهد. فرد از هر دلیلی احساس اضطراب می کند: نگران مسائل کاری ، زندگی شخصی و جنسی خود است. این کیفیت زندگی بیمار را پایین می آورد ، زیرا آنچه او انجام می دهد ، به احتمال زیاد موفق نخواهد شد ، زیرا او قبلاً خود را برای شکست برنامه ریزی کرده است.
چگونه می توان از سندرم اضطراب در بزرگسالی خلاص شد
غلبه بر این سندرم کاملاً دشوار است. به هر حال ، این فقط بیماری نیست که با قرص یا معجون درمان می شود. این یک اختلال روانی است ، بنابراین برای غلبه بر این مشکل تلاش زیادی لازم است.
- ابتدا باید دلیل آن را بفهمید. اگر مشکل شما ریشه در دوران کودکی دارد ، پس باید درک کنید که شما دیگر کودک نیستید ، بلکه یک فرد بزرگسال هستید. شما خودکفا ، هوشمند و قادر به انجام هر کاری هستید که می خواهید. شما دیگر کودکی نیستید که نگران صحبت های والدین ، معلمان یا سایر بزرگسالان در مورد اقدامات شما باشد ، دیگر نیازی نیست نگران این موضوع باشید.
- اگر سندرم اضطراب چندی پیش ظاهر نشده است ، به محیط (کار ، آشنایان و دوستان) توجه کنید. ممکن است تأثیر منفی روی شما بگذارد. سپس شما باید محیط خود را تغییر دهید. بیشتر سفر کنید ، کتاب بخوانید ، آشنایی جدید پیدا کنید - این به حواس پرتی کمک می کند و به شما قدرت و اعتماد به نفس بیشتری می بخشد.
خودت را دوست داشته باش و خودت را باور داشته باش. به هر حال ، شخصی که به خودش ایمان دارد ، می تواند بدون تردید و تردید ، هر کاری را که می خواهد انجام دهد و به آن برسد!