کودک در یک خانواده با بزرگسالان زندگی می کند ، خواسته یا ناخواسته یک شرکت کننده یا شاهد برخی از وقایع می شود. والدین ممکن است با این س facedال روبرو شوند که آیا باید به فرزندشان در مورد مشکلات جدی آموزش دهند. در اینجا شما باید کل وضعیت را ارزیابی کنید و فقط پس از آن تصمیم بگیرید.
ارزش گفتن ندارد
بهتر است به کودک نگویید که والدین وی نمی توانند در مورد مسائل تربیتی وی به توافق برسند. این واقعیت که مادر و پدر استراتژی واحدی ندارند و نظر دقیقی در مورد این موضوع دارند می تواند اقتدار آنها را در نظر کودک زیر سوال ببرد. بگذارید کودک شما همچنان به این باور برسد که والدینش باهوش ترین و فرزانه ترین هستند.
شما نباید به نوزاد خود نارضایتی خود از شخصی از خانواده خود را نشان دهید. مهم نیست که شما از کاری که همسرتان انجام می دهد ناراحت هستید ، مهم نیست که عموی شما چه می گوید ، و هر چقدر هم از رفتار خواهرتان عصبانی هستید ، نیازی نیست که آن را به فرزند خود نشان دهید.
در حالی که او از توانایی ارزیابی انتقادی افراد دیگر محروم است ، می تواند کورکورانه نظر شما را قبول کند ، و این اشتباه است.
سعی کنید همه کارها را انجام دهید تا کودک احساس امنیت کند. هنوز هم نیازی نیست که در مورد این واقعیت که یک دیوانه قاتل در منطقه شما فعالیت می کند ، به او کاملاً جزئیات گفته شود و نشان دهد شما چگونه برای او می ترسید. اوضاع را بالا نبرید. این می تواند در آینده بر روان کودک تأثیر بگذارد.
بهتر گفتن است
اگر با همسر یا همسرتان اختلاف دارید ، نباید آن را از دید فرزندتان پنهان کنید. درک کنید ، در هر صورت ، او احساس می کند که مشکلی در خانواده شما رخ داده است.
نیازی به تردید در هوش و شهود او نیست.
البته فرزند شما نباید شاهد یک رسوایی وحشتناک خانوادگی باشد. اما همچنین لازم نیست وانمود کنید که همه چیز در مقابل او منظم است. فقط به پسر یا دخترتان بگویید که امروز مادر و پدر حال و هوایی ندارند. کودک ممکن است هنوز دلیل واقعی را نفهمیده باشد.
ارزش بازگشت به گفتگوی جنایت را دارد. البته کودک شما نیازی به ترساندن جزئیات خونین حوادث خیابانی ندارد. اما او باید از آنچه در دنیا می تواند خطرناک باشد آگاه باشد. توضیح اینکه افرادی هستند که قانون شکنی می کنند ، نمی توان به افراد غریبه اعتماد کرد ، اما حتما ذکر کنید که مجرمان توسط پلیس دستگیر شده و سپس به زندان فرستاده می شوند.
اگر خانواده شما درگیر بحران مالی هستند ، این امر نباید از دید فرزندتان پنهان بماند. با آرامش به او بگویید که به طور موقت پول کمتری دارید و باید برخی خریدها را برای آینده موکول کنید. اگر واقعیت را از بچه پنهان کنید ، او می تواند دلایل خودش را بیاورد که مادر و پدرش با چهره های نگران در اطراف قدم می زنند.
به طور کلی ، مشکلات بزرگسالان باید به کودک گفته شود. اما نحوه ارائه حقایق مهم است. هدف خود را در این زمینه قرار دهید تا کودک خود را آگاه کنید ، نه او را بترسانید. به یاد داشته باشید كه كودكان احساس كاذب می كنند و وقتی بزرگسالان با آنها حساب نمی كنند یا از آنچه در واقعیت اتفاق می افتد تعریف نمی كنند خوششان نمی آید.