آیا شما همیشه باید خودتان باشید

آیا شما همیشه باید خودتان باشید
آیا شما همیشه باید خودتان باشید

تصویری: آیا شما همیشه باید خودتان باشید

تصویری: آیا شما همیشه باید خودتان باشید
تصویری: انتظارات بیجای که نباید از دیگران داشته باشیم 2024, نوامبر
Anonim

مقالات بیشتر در مورد روانشناسی پر از عناوین "چگونه خود باشید" ، "چگونه بدون ماسک زندگی کنیم" و غیره اما اگر به آن فکر کنید ، آیا واقعاً لازم است که همیشه به خودتان وفادار بمانید ، یا هنوز تفاوت های ظریف وجود دارد؟

آیا شما همیشه باید خودتان باشید
آیا شما همیشه باید خودتان باشید

اتفاقاً ما در یک دوره اصالت زندگی می کنیم ، جایی که پاک شدن مرزهای بین احساسات عمیق درونی و آنچه باید به جهانیان نشان داده شود ، عالی است. ایده "خود بودن" در این مورد همه چیز را در زندگی ما تعیین می کند: اینکه چگونه دوست داریم ، زندگی می کنیم ، حرفه ای می سازیم.

ما در تلاش هستیم تا با همان افراد معتبر ارتباط برقرار کنیم: ما به دنبال یک رئیس معتبر ، یک شریک معتبر ، دوستان معتبر هستیم. وقتی سخنرانی های ر ofسای م ،سسات ، به طور قاعده ، با ایده "وفادار ماندن به خود" شروع می شود ، در مورد چه چیزی می توان صحبت کرد

اما برای بیشتر مردم ، خود بودن یک توصیه وحشتناک است.

در واقع ، "من" واقعی شما برای هیچکس جالب نیست. هر یک از ما افکار و احساساتی را داریم که باید خود را حفظ کنیم.

اگر به مدت دو هفته با حداکثر صداقت تجربه کنید و زندگی کنید ، تمام روابط شما با دوستان و همکاران و شاید با یک شریک زندگی به راحتی از بین می رود. گفتن هرچه فکر می کنید راه بدی است. برای چندین سال ، نویسنده A. J. Jacobs به مدت دو هفته کاملاً معتبر رفتار می کرد. او به ناشر خود گفت اگر ازدواج نکرده بود با او می خوابید و به پدر و مادر همسرش گفت که حوصله صحبت با آنها را ندارد. او دریغ نکرد و به دختر کوچکش اعتراف کرد که سوسک مرده است و فقط کف دستش چرت نزده است. او به پرستار بچه گفت اگر همسرش او را رها کند ، او را برای قرار ملاقات دعوت می کند.

فریب چیزی است که به وجود این دنیا کمک می کند. بدون فریب ، همه کارگران را لگد می کردند ، ازدواج ها از هم می پاشد و عزت نفس مردم را زیر پا لگد می زنند.

اینکه چقدر برای اصالت تلاش می کنیم ، به روانی مانند خودکنترلی اجتماعی بستگی دارد. این توانایی تجزیه و تحلیل محیط برای چگونگی عمل در یک شرایط خاص ، تنظیم رفتار خود را با شرایط غالب فرض می کند. ما از بی دست و پا بودن اجتماعی متنفر هستیم و تمام تلاش خود را می کنیم که کسی را آزرده یا آزرده نکنیم. اگر کنترل اجتماعی ما ضعیف توسعه یافته باشد ، پس فقط با اصرارها و خواسته های خودمان هدایت می شویم.

به جای اینکه با تمام وجود سعی کنید دنیا را بفهمد که ما کی هستیم ، سعی کنید ابتدا بفهمید که او چگونه شما را می بیند و بعد فقط به همان چیزی تبدیل شوید که می خواهید باشید. صادق باشید ، اصیل نباشید. اگر رفتارتان با آن چیزی که می خواهید مطابقت نداشته باشد ، وقت بگذارید و رفتاری به اصطلاح غیر مشخص را ایجاد کنید. به عنوان مثال ، اگر درون گرا هستید اما آرزو دارید در مرکز توجه باشید ، باشید! سخنرانی در جمع را تمرین کنید ، یاد بگیرید که با ترس کنار بیایید ، بهترین نسخه از خود باشید.

قطعاً مثر خواهد بود. بنابراین دفعه بعدی که شخصی که می شناسید در حال رقابت برای توصیه به خود بودن است ، جلوی او را بگیرید. در واقع دنیا به آنچه در ذهن شماست علاقه ای ندارد. برای او ، شما فقط زمانی ارزشمند هستید که عملکرد شما با کلمات مخالف نباشد.

توصیه شده: