اعتماد یک عنصر بسیار مهم در یک رابطه است. این نیز یک چیز بسیار شکننده است ، به همین دلیل گفته می شود که از دست دادن اعتماد آسان است ، اما بازگشت آن دشوار یا حتی غیرممکن است. رابطه ای که در آن وجود نداشته باشد را نمی توان محکم خواند ، زیرا در آنها آرامشی ، احساس اطمینان وجود ندارد. اما تردیدها و اضطراب های طاقت فرسایی وجود دارد. چگونه می توان اعتماد از دست رفته را بازیابی کرد و آیا اصلاً قابل انجام است؟
اول از همه ، شما باید امیدوار باشید که رابطه به نوعی می تواند برقرار شود. بهتر از این ، یک اعتقاد عمیق داشته باشید که می توانید این کار را انجام دهید. علاوه بر این ، هر یک از شرکا باید تمایل زیادی به حفظ رابطه داشته باشند. این ضروری است زیرا ایجاد اعتماد مجدد به تعدادی تلاش و سازش نیاز دارد.
اگر شریکی هستید که مشکل را ایجاد کرده اید ، سخت ترین قسمت شما این خواهد بود که خودتان تصمیم بگیرید که قابل اعتماد باشید. اولین کاری که باید انجام دهید این است که عذرخواهی کنید ، اشتباهات خود را بپذیرید و فرصتی برای اصلاح آنها بخواهید. اگر شریک زندگی شما قبول نمی کند که به آشتی برود یا آمادگی انجام آن را ندارد ، او را تحت فشار قرار ندهید و برای تغییر تصمیم خود عجله نکنید. به او وقت دهید تا فکر کند ، آرام شود و تصمیم آگاهانه بگیرد.
با گذشت زمان ، وقتی کینه به دست فراموشی سپرده شد یا حداقل آنقدر شدید نبود ، دوباره سعی کنید (یا چندین تلاش) برای آشتی با شریک زندگی خود. سعی کنید در مورد رابطه خود صحبت کنید. توضیح دهید که آنها برای شما بسیار مهم هستند و شما می خواهید آنها را برگردانید. اگر آشتی شما اتفاق افتاده و قول داده اید ، به قول خود وفادار بمانید. خودتان تصمیم بگیرید که صادقانه با این فرد صادق باشید و صرف نظر از هزینه آن ، به تصمیم خود پایبند باشید.
اگر شما کسی باشید که به او خیانت شده است و هنوز هم کینه دارید ، تا زمانی که احساسات شما فروکش نکند ، باور کردن برای شریک زندگی خود دشوار خواهد بود. وقت خود را برای رفتن به آشتی اختصاص دهید ، تا زمانی که کینه و درد فروکش کند ، وقت خود را بگذارید. وقتی می توانید با آرامش بیشتری اتفاق رخ داده را تحمل کنید ، با شریک زندگی خود صحبت کنید ، سعی کنید به او گوش دهید و درک کنید. سعی کنید خود را به جای او تصور کنید ، انگیزه های او را درک کنید و سپس سعی کنید او را ببخشید. این نه تنها برای او ، بلکه برای شما نیز ضروری است. از این گذشته ، اگر جرم را نبخشید ، در درون شما می نشیند و زندگی شما را مسموم می کند. در صورت تمایل به برقراری رابطه ، باید به شریک زندگی خود کمک کنید - شرایط واقعی و عملی را برای کاری که وی برای ایجاد اعتماد باید انجام دهد ایجاد کنید.
شما باید رابطه را دوباره بسازید ، بنابراین هر یک از شما باید سازش کنید. اگر شرایط شما برای تحقق مسأله توسط مقصر غیرممکن به نظر می رسد ، باید به نوعی سازش کنید. به عنوان مثال ، الزامات را خیلی سخت نرم یا تغییر دهید (همانطور که شریک زندگی شما می بیند). اما ، اگر مجرم شما غیرممکن بودن الزامات را اغراق می کند ، زیرا نمی خواهد چیزی را در خود تغییر دهد ، بهتر است که امتیاز ندهید یا حداقل مدتی صبر کنید.
هرگز اعتماد به نفس خود را از دست بدهید که قادر خواهید بود رابطه خود را برقرار کنید ، زیرا او چیزی است که به شما کمک می کند همه این مشکلات را پشت سر بگذارید. وقتی در یک رابطه با قلبی بخشنده و سبکی در روح خود ، با همدلی با عزیزتان ، از مشکل خارج شدید ، از همه اینها سود زیادی خواهید برد - خردمندتر و تحمل پذیرتر خواهید شد. اگر رابطه شما نامشخص و متزلزل به نظر می رسد ، شک و تردید در مورد آینده خود بر شما غلبه می کند ، صبور باشید. زیرا بازیابی همه چیز به زمان نیاز دارد.
شریکی که نمی توان به او اعتماد کرد ، اعتماد به نفس و آرامش نخواهد داشت. او قادر نخواهد بود احساس کند دوست داشته شده است ، زیرا او فکر خواهد کرد که شریک زندگی اش انگیزه های باطنی دارد. او نمی تواند توانایی ارتباط صمیمی داشته باشد ، زیرا فکر می کند دیگری اشتباه خواهد بود فردی که اعتماد به نفس خود را از دست داده گیج ، افسرده و عصبانی خواهد شد. این به این معنی است که او خوشحال نخواهد شد.از طرف دیگر ، شخصی که به او خیانت کرده است ، اگر نگران شریک زندگی خود باشد و بخواهد رابطه را حفظ کند ، تقریباً همان را تجربه می کند.
مطمئناً رابطه دیگر ثابت نخواهد ماند. آنها متفاوت خواهند شد ، اما بهتر یا بدتر - این کاملا به تلاش شما دو نفر بستگی دارد. نکته اصلی این است که ایمان داشته باشید که موفق خواهید شد.