چه کسی یک اعتیاد به کار است

فهرست مطالب:

چه کسی یک اعتیاد به کار است
چه کسی یک اعتیاد به کار است

تصویری: چه کسی یک اعتیاد به کار است

تصویری: چه کسی یک اعتیاد به کار است
تصویری: آیا نثار موفق به تداوی ( رشید ) طفل معتاد می شود /Treatment of an addicted child 2024, ممکن است
Anonim

در جامعه مدرن ، مردم سخت کار می کنند ، شغل می سازند ، به موفقیت ها و موقعیت های خاصی دست می یابند. اگر از مقوله زحمت كشی به سمت اعتیاد به كار نرود ، این كاملاً طبیعی تلقی می شود. وقتی شخصی تمام وقت خود را به کار اختصاص می دهد یا به فکر فعالیت های آینده یا فعلی است ، این می تواند منجر به مشکلات جدی سلامتی شود.

چه کسی معتاد به کار است
چه کسی معتاد به کار است

کارشناسان معتقدند که سخت کوشی ، حرفه ای شدن و کسب درآمد کافی برای افراد میانسال عادی است.

در برهه ای از زمان ، دستیابی به پول و رشد حرفه ای نه یک لذت بلکه یک کار دشوار است. فرد شروع به خستگی می کند ، دیگر از موفقیت و حتی مبالغی که کسب می کند خوشحال نیست. او به فردی تحریک پذیر تبدیل می شود. همکاران ، با مشاهده این موضوع ، سعی می کنند کمتر با او ارتباط برقرار کنند و رئیسان دیگر همیشه از نتایج کار او راضی نیستند. بنابراین وقت آن رسیده است که متوقف شوید و به سمت خود ، خانواده ، استراحت ، سفر به طبیعت یا اقامتگاه تابستانی ، کتاب خواندن و موارد دیگر بروید ، که لذت و لذت یک شخص را به ارمغان می آورد. اگر شخصی به موقع متوجه شود که زمان تغییر چیزی فرا رسیده است ، در این صورت تعادل روحی خود را از دست نمی دهد و با آرامش شروع به بازسازی زندگی خود می کند. اگر این اتفاق نیفتد ، پس می توان گفت که فرد از بیماری اعتیاد به بیماری رنج می برد.

پرتره اعتیاد به کار

یک معتاد به کار فقط علاقه به کار دارد. حتی وقتی زندگی شخصی او فرو می ریزد و اولین علائم بیماری ظاهر می شود ، از خستگی کار خود دست نمی کشد و شب و روز به آن فکر می کند.

اعتیاد به کار به اندازه اعتیاد به الکل مشکل ساز است. خلاص شدن از دست خود بسیار دشوار است ، زیرا هر دو اعتیاد هستند. اما نه تنها شخص خودش به اعتیاد خود به کار وابسته می شود ، بلکه اعتیاد به کار نیز توسط جامعه ای که همه ما در آن زندگی می کنیم تشویق می شود.

معتادان به کار همیشه افراد موفقی نیستند ، در حالی که بسیاری حتی حاضر نیستند به خاطر کار ، خود را فدا کنند. در میان روانشناسان ، عقیده ای وجود دارد که یک معتاد به کار را می توان با شخص خودکشی مقایسه کرد ، زیرا هر دو در واقع خودشان را می کشند.

برای یک معتاد کار ، کار خود زندگی است. او می تواند به طور کامل جایگزین خانواده ، دوستان و سایر سرگرمی های او شود که به فعالیت های او مربوط نباشد. او همیشه سعی می کند دیر در کار بماند ، حتی در صورت عدم ضرورت.

یک اعتیاد به کار نمی داند چگونه استراحت کند و نمی تواند استراحت کند ، بنابراین آخر هفته برای او شکنجه است ، و او در صورت امکان بخشی از کار را در خانه انجام می دهد. اگر به هر دلیلی کار تمام شود ، فرد احساس بی فایده بودن می کند و نمی تواند جایی برای خودش پیدا کند. هر چیزی که هیچ ارتباطی با کار نداشته باشد برای او یک تفریح خالی است. پس از اتمام کار ، معتاد به کار هرگز از این کار خوشحال نخواهد شد. او بارها و بارها در ذهن خود پیمایش می کند: آیا او همه کار را همانطور که لازم بود انجام داد و نگران این بود که کار او توسط مقامات برتر ارزیابی و درک شود. اگر مشکلی پیش نیامد ، برای یک معتاد کار کابوس و یک فاجعه کامل است.

اعتیاد به کار به چه چیزی منجر می شود؟

در نهایت ، نتیجه چنین فعالیت هایی عبارت است از:

  • خستگی؛
  • فشار؛
  • پرخاشگری
  • بیخوابی؛
  • فشار خون بالا؛
  • مشکلات قلبی و گوارشی ؛
  • مشکلات روحی و روانی؛
  • اختلالات روانی نیز مستثنی نیست.

یک معتاد کار وقت ندارد که به پزشک مراجعه کند ، برای معاینه برود و سلامتی خود را کنترل کند. از او می توانید عبارت "روزی بعد …" را بشنوید. اما متأسفانه ، "بعدا" ممکن است اصلاً نیاید.

چرا یک شخص قادر است خود را به چنین وضعیتی برساند

  1. ناتوانی در حل مشکلات زندگی و عدم تمایل به یادگیری آن. رفتن به محل کار راهی برای حل مشکلات است.
  2. ناتوانی در تنها بودن و لذت بردن از استراحت با خود.
  3. تربیت غلط.اگر كودكی در خانه فقط هنگامی كه پنج نفره آورد و تمام وقت خود را صرف مطالعه كرد ، مورد ستایش قرار گرفت ، یاد گرفت كه فقط هنگامی كه مدام مطالعه می كنید (كار می كنید) ، شما را دوست دارند.
  4. عدم توانایی در خلاص شدن از عقده ها و ترس ها ، بالا بردن عزت نفس و عزت نفس.
  5. عادت این که همه کارها را برای دیگران انجام دهید و هرگز چیزی برای خود نخواهید. چنین شخصی در حالت "باید" زندگی می کند.

اعتیاد به کار را می توان با بیماری مقایسه کرد که در آن فرد قادر است خود را به طور کامل نابود کند و حتی بمیرد ، بدون اینکه وقت لازم برای قدردانی از زندگی را داشته باشد.

توصیه شده: