بنابراین اغلب ما با این واقعیت روبرو هستیم که 24 ساعت در روز برای داشتن وقت برای انجام همه برنامه ریزی ها کافی نیست. ما سعی می کنیم همه کارها را یک باره انجام دهیم ، بدون اینکه بسیاری از کارها را تا انتها کامل کنیم. اما یک راه عالی برای مقابله با چنین مشکلی وجود دارد و آن راه برنامه ریزی است.
برنامه ریزی چیست؟
برنامه ریزی فرآیند تخصیص بهینه زمان و سایر منابع لازم برای دستیابی به اهداف و اهداف و همچنین تنظیم دقیق اهداف ، اهداف و اقدامات است. بیشتر اوقات ، برنامه ریزی در فعالیت های سازمان ها ، شرکت ها و شرکت های بزرگ مختلف مورد استفاده قرار می گیرد و در این مورد ما در مورد برنامه ریزی بلند مدت صحبت می کنیم ، که شامل برنامه ای برای 5 ، 10 ، 20 سال یا بیشتر است. اما یک فرد می تواند و حتی نیاز به برنامه ریزی برای اجرای همه امور خود دارد ، اعم از کار ، مدرسه ، خانه و یا امور شخصی. برای انجام همه کارها ، باید اولویت بندی ، شناسایی موارد مهم و غیر مهم ، فوری و غیر فوری باشید. بنابراین می توانیم از شر چیزهای غیرضروری که در فعالیت ها و کارهای تولیدی ما تداخل ایجاد می کنند خلاص شویم.
فواید برنامه ریزی
یکی اغلب ، وقتی به آینده فکر می کنیم ، تصویری ایده آل را در ذهن خود تصور می کنیم و فکر می کنیم "بله ، روزی من به این هدف می رسم." اما اینکه "این" و چه زمانی این "روزی" فرا می رسد مشخص نشده است. وقتی شروع به تدوین یک فکر روی کاغذ می کنیم ، هدف مشخص می شود ، ما شروع به درک آنچه دقیقاً می خواهیم و چه زود می توانیم به آن برسیم ، می کنیم.
2. قانون جورج میلر می گوید که ما می توانیم 7 + -2 مورد را همزمان در حافظه خود نگه داریم. این منطقه همچنین شامل وظایف کاملاً غیرضروری است که وظایف اولویت دار را از توجه ما خارج می کند. گاهی اوقات ما شروع به انجام کاری می کنیم ، و سپس چیز دیگری را به یاد می آوریم ، اولین کار را رها می کنیم. در نتیجه ، ما دسته ای از کارها را شروع می کنیم که هرگز کامل نمی شوند. برنامه ریزی به شما کمک می کند تا لیست کارهای خود را تنظیم کنید. ما می توانیم وظایف مهمی را که باید هم اکنون انجام شوند ، و کارهای غیر مهم را که می توان به تعویق انداخت ، به وضوح مشاهده کنیم. با اتمام عمل ، می توان از روی خط عبور کرد ، که این نیز تأثیر بسیار مثبتی بر فعالیت دارد ، زیرا ما به وضوح تصور می کنیم که مسیر رسیدن به هدف را پشت سر می گذاریم.
3.. اگر به تدوین برنامه به اندازه کافی و واقع بینانه نزدیک شوید ، همه کارها بدون اینکه فرد را به خستگی بیاندازد و او را به گوشه ای از کار بیاندازد ، به طور کارآمد و با ریتمی آرام انجام می شود. و هنگامی که فرد دقیقاً بداند چه کاری باید انجام دهد ، وضعیت احساسی بسیار مثبت و آرامتر می شود.
4. اگر در اجرای یک برنامه ذهنی با مشکل مواجه شویم ، به سرعت آن را کنار می گذاریم. اما اگر خطاهایی در یک طرح از قبل ثابت شده بوجود آمده باشد ، می توانیم آنها را ردیابی کرده و برای ادامه وضعیت به سمت هدف مورد نظر اصلاح کنیم.
5. همه موارد فوق به جمع می شود. تقریباً تمام تجار و افراد موفق نه تنها روز ، بلکه یک هفته ، ماه و حتی سالها را نیز برنامه ریزی می کنند. آنها منابع زمانی خود را به اندازه کافی تخصیص می دهند ، بنابراین دقیقاً می دانند که در چه زمانی قادر به انجام همه کارها هستند. به همین دلیل است که برنامه ریزی صحیح منابع با احتمال بسیار بالا به دستیابی به هدف مورد نظر کمک می کند.