مردم غالباً ناراحت هستند که چرا همین اشتباهات را می کنند. یا چرا با وجود همه تلاش ها از آنها در تیم استقبال نمی شود؟ چگونه باهوش تر و بهتر شویم؟ روانشناسان در پاسخ به همه این "چرا" و "چگونه" کمک خواهند کرد. بیایید با تکنیک های اساسی یا قوانینی آشنا شویم ، که توضیح می دهد چگونه زندگی خود را تغییر دهید.
اگر کسی بخواهد شخصی را راضی کند ، شخص ناگزیر به دنبال نشان دادن خود از بهترین سمت ، تأکید بر شایستگی ها و پنهان کردن نقص است. با این حال ، روانشناسان استدلال می کنند که چنین "وضعیت" می تواند نتیجه عکس داشته باشد. اما نشان دادن آسیب پذیری شما فقط میزان همدلی را افزایش می دهد. البته این روش باید در حد اعتدال و با افراد خاص استفاده شود.
به عنوان تأیید این نظریه ، کارشناسان مواردی را بیان می کنند که سخنرانان با مخاطبان صحبت می کنند. چنین معلم کمی نگران با سخنرانی پر جنب و جوش و گفتگوی آزاد با دانش آموزان ، احترام و توجه بسیار بیشتری را نسبت به یک استاد با اعتماد به نفس و با اهمیت بالا برمی انگیزد.
هر چیز غیرممکن ممکن است! و این یک خط از یک آهنگ نیست. به گفته روانشناسان ، فرد باید اهدافی را برای خود تعیین کند که مرتبه ای بالاتر از حد واقعی باشد. در این صورت انگیزه عملکرد قویتر و بهتری خواهد بود.
کارشناسان در روند تحقیق در مورد کار شرکت های کوچک به این نتیجه رسیدند. بیشترین موفقیت توسط تیم هایی بدست آمد که رهبران آنها وظایفی به ظاهر غیر واقعی را تعیین می کردند.
کدام فروشگاه را انتخاب می کنید: با طیف وسیعی یا محدود از محصولات؟ البته اکثر آنها به گزینه اول رضایت می دهند. اما روان شناسان شینا ایانگار و مارک لپر نتیجه عکس این نتیجه را دادند. آنها آزمایشی را انجام دادند و در طی آن از خوراکی های خوراکی خواسته شد تا ابتدا یک شیشه را از بین 6 نوع مربا و سپس از 24 نوع آن انتخاب کنند. در نتیجه ، گروه اول افراد با 30٪ راضی بودند و گروه دوم - فقط 3٪.
به نظر می رسد که هرچه افراد انتخاب کمتری داشته باشند ، تصمیم گیری قاطعتر و احساس خوشایندتر خواهد بود. بنابراین ، باید بلافاصله ضعیف ترین و قانع کننده ترین نقاط را کنار بگذارید.
وقتی شخصی به کمک فوری نیاز دارد ، به احتمال زیاد یک تماشاچی است و نه یک جمعیت که آن را فراهم می کند. و روانشناسی با یادآوری مثل انجیل سامری خوب ، این مسئله را خیلی ساده توضیح می دهد. اگر حادثه ای بیش از پنج شاهد داشته باشد ، اصطلاحاً "سردرگمی مسئولیت" یا "بگذارید دیگران کمک کنند". این بی تفاوتی کلان شهرها را توضیح می دهد.
بنابراین ، هنگامی که یک وضعیت دشوار به وجود می آید ، لازم است که هدف ، یک فرد خاص و نه یک باره مورد خطاب قرار گیرد.
افراد مدرن به ظاهر و لباس خود حساس هستند. آنها متقاعد شده اند که در کانون توجه هستند ، بنابراین باید با وقار به نظر برسند. با این حال ، روانشناسان این عامل را فقط با شخصیت های عمومی مرتبط می دانند. در زندگی روزمره ، ما توسط افرادی غوطه ور هستیم که در مشکلات و تأملات خود غوطه ور هستند. کانون توجه آنها به سمت داخل است و آنها به سادگی متوجه پدیده های واضح نمی شوند ، بنابراین شما نباید هر روز وقت و تلاش زیادی را صرف ایجاد یک تصویر منحصر به فرد کنید. بهتر است برای ایجاد و حل مشکلات لازم انرژی صرف کنید.