افراد عادی & Mdash؛ فقط کسانی که زیاد نمی شناسید؟

فهرست مطالب:

افراد عادی & Mdash؛ فقط کسانی که زیاد نمی شناسید؟
افراد عادی & Mdash؛ فقط کسانی که زیاد نمی شناسید؟

تصویری: افراد عادی & Mdash؛ فقط کسانی که زیاد نمی شناسید؟

تصویری: افراد عادی & Mdash؛ فقط کسانی که زیاد نمی شناسید؟
تصویری: Joji - Normal People (ft. rei brown) 2024, آوریل
Anonim

یک شوخی قدیمی پزشکی وجود دارد که "هیچ انسان سالمی وجود ندارد ، فقط افراد تحت بررسی وجود دارند." آلفرد آدلر ، یکی از برجسته ترین روانشناسان آلمانی در اوایل قرن 20 ، بیانیه مشابهی را در مورد روانشناسی شخصیت فرموله کرد. از نظر خاص ، این گزاره واقعاً شایسته توجه است.

آیا افراد عادی فقط کسانی هستند که زیاد نمی شناسید؟
آیا افراد عادی فقط کسانی هستند که زیاد نمی شناسید؟

تعریف یک فرد عادی

آدلر گفت: "افراد عادی فقط کسانی هستند که شما کمی آنها را می شناسید." با توجه به اینکه آلفرد آدلر بنیانگذار سیستم روانشناسی فردی است ، گوش دادن به نقطه نظرات وی منطقی است. با این حال ، اول از همه ، تعیین اصطلاحات ، و به ویژه ، با مفهوم طبیعی بودن ضروری است. در پزشکی (و همچنین در روانشناسی) ، هنجار به عنوان یک حالت خاص از بدن شناخته می شود که به عملکرد آن آسیب نمی رساند. از طرف دیگر ، روانپزشکان وضعیت طبیعی را به عنوان مجموعه ای از شاخص ها تعریف می کنند که با انتظارات و برداشت های خاصی مطابقت دارد.

نگرش زیگموند فروید نسبت به آلفرد آدلر در ابتدا کاملاً وفادارانه بود ، اما در نامه های بعدی بنیانگذار روانکاوی آدلر را پارانوئید خواند و ادعا کرد که وی نظریه های "غیرقابل فهم" را ارائه داده است.

در اصل ، بر این اساس می توان گفت که "یک فرد عادی" یک تعریف نسبتاً انعطاف پذیر است ، که تا حد زیادی به قضاوت های ارزشی سایر افراد که خود را طبیعی می دانند ، بستگی دارد. البته ، از آنجا که ما در مورد تعاملات اجتماعی صحبت می کنیم ، باید نظر جامعه را نیز در نظر گرفت ، اما نباید فراموش کنیم که حتی تعداد بسیار زیادی از افراد توانایی اشتباه دارند. این امر به ویژه در مثال دانشمندان قرون وسطایی که با رد شدید اکتشافات و عقاید خود روبرو بوده اند و حتی برخی اعدام شده اند ، بسیار مشهود است.

حق با آدلر بود

با این حال ، اگر هنوز تصور می کنید که معیارهای نسبتاً عینی برای عادی بودن این یا آن شخص وجود دارد ، گفته آدلر واقعاً درست خواهد بود. این بدان معناست که هرچه کمتر در مورد یک شخص شناخته شده باشد ، تظاهرات فردیت او کمتر است ، که به وسیله آن می توان ایده طبیعی بودن وی را شکل داد. علاوه بر این ، آشنایی ناکافی نزدیک شما را نه تنها از اطلاعات مربوط به وقایع و اقدامات مهم در زندگی این فرد ، بلکه همچنین از اطلاعاتی در مورد انگیزه ها ، تجربیات ، احساسات و خواسته های وی ، چه صریح و چه پنهان ، سرکوب می کند.

درک تفاوت بین مفهوم اجتماعی هنجار و فرد ضروری است. در بسیاری از موارد ، افرادی که از هنجارهای اجتماعی فراتر می روند ، افراد بسیار خوبی برای ارتباطات بین فردی هستند.

در عین حال ، اکثر مردم به طور ناخودآگاه مفهوم مثبت اندیشی را اظهار می کنند ، به عبارت دیگر ، از طبیعی بودن فرد پیش می رود تا خلاف آن ثابت شود. طبیعتاً هرچه ارتباط رسمی تر باشد ، احتمال به دست آوردن شواهدی از انحراف یا آن کاهش می یابد. از طرف دیگر ، نباید افراط و تفریط کرد و بر اساس یک نقل قول از یک روانشناس آلمانی ، همه را در یک ردیف انحراف روانی مشکوک کرد. فراموش نکنید که تعریف معمولاً پذیرفته شده هنجار ممکن است با تعریف شما متفاوت باشد ، خصوصاً اینکه بسیار مبهم است و آنچه پنجاه سال پیش غیرعادی تلقی می شد ، امروز دیگر کسی را متعجب نمی کند. البته ، در مواردی که ناهنجاری های ذهنی برای دیگران واضح و خطرناک است ، باید اقدامات فوری انجام شود ، اما به عنوان مثال یک سرگرمی بی ضرر برای پروانه های آفریقایی به سختی جای نگرانی است.

توصیه شده: