چه می شود اگر همه چیز در زندگی کافی باشد

فهرست مطالب:

چه می شود اگر همه چیز در زندگی کافی باشد
چه می شود اگر همه چیز در زندگی کافی باشد

تصویری: چه می شود اگر همه چیز در زندگی کافی باشد

تصویری: چه می شود اگر همه چیز در زندگی کافی باشد
تصویری: What your breath could reveal about your health | Julian Burschka 2024, نوامبر
Anonim

بنابراین ، این اتفاق افتاد … خستگی در حال جمع شدن بود ، یک تحریک کسل کننده رسیده و رسیده بود ، و یک روز صبح وحشتناک مرد متوجه شد که از همه چیز خسته شده است. یعنی همه چیز! شاید این هنوز افسردگی نیست ، اما همه چیز به سمت آن است. چگونه می توانید از آمدن آن جلوگیری کنید و دنیای خود را دوباره با رنگ های روشن نقاشی کنید؟

چه می شود اگر همه چیز در زندگی کافی باشد
چه می شود اگر همه چیز در زندگی کافی باشد

راه های زیادی برای جلب مجدد علاقه به زندگی وجود دارد و هر مجله براق می تواند آنها را پیشنهاد دهد. بهترین گزینه تغییر همه چیز است. کار و کمد لباس ، مدل مو و دایره اجتماعی - در یک کلام ، همه آنچه ممکن است. توصیه خوبی است ، اما آیا همیشه قابل قبول است؟ حتی اگر قابل استفاده باشد ، ارزشش را دارد؟

آیا نکات "تغییر همه چیز" م effectiveثر است؟

خوشحال کسانی که می توانند ، با احساس اینکه "همه چیز کافی است" ، این "همه چیز" آزار دهنده را یک شبه تغییر دهند. اول از همه ، وضعیت. کار نفرت انگیز خود را ترک کنید و برای زندگی در یک جنگل عمیق یا استراحت در یک جزیره بهشتی بروید. اما در مورد کسانی که علاوه بر کار و خانه ، از بی پولی نیز رنج می برند ، چه می شود؟ یا مسئولیت عزیزانی که نمی توان آنها را ترک کرد؟

بیرون آوردن مقداری بخار ممکن است توصیه خوبی به نظر برسد. یعنی نارضایتی خود را از رئیس ، همکاران و اعضای خانواده خود ابراز کنید. برای کوبیدن ظروف ، شکستن چیزی ، یعنی آزاد کردن انرژی منفی ، روح خود را از بین ببرید! و - به عنوان یک فرد قلدر و ناکافی شناخته شود ، عزیزان را آزرده و آزرده خاطر کند ، بدون کار بماند …

اما ، بیایید بگوییم ، کسی تصمیم گرفت تغییر کند ، ابزارها و فرصت ها را پیدا کرد. او یک شغل جدید ، یک خانه ، حتی یک خانواده دارد … اما همه اینها با او است ، با همان شخص ، حتی با مدل مو و سبک لباس تغییر یافته. و بعد از مدتی ممکن است معلوم شود که حتی پس از چنین تغییر خارق العاده ای ، همه چیز دوباره او را به خود جلب می کند …

چه نتیجه ای می توان از این نتیجه گرفت؟

و نتیجه گیری در اینجا ساده است - آیا شخص خودش را بیرون نیاورد؟ نمی تواند این باشد که او به تنهایی "همگام باشد". بنابراین ، ارزش این است که سعی کنید خود و نگرش خود را نسبت به همه چیز در اطراف تغییر دهید. ممکن است دشوارتر از تغییر شغل باشد ، اما می تواند کاملاً موثر باشد. علاوه بر این ، چنین تغییراتی درونی به دیگران و یا به اعتبار شخص شخص آسیب نمی رساند.

تغییرات خارجی نیز ضروری است ، لازم است. و می توان آنها را بدون هزینه های هنگفت و تغییرات جهانی زندگی ترتیب داد.

چگونه شروع به تغییر خود می کنید؟

بهترین کار این است که خودتان و نگاهتان را از کوچکترین چیزها تغییر دهید. غذای جدید برای صبحانه ، قهوه نه از فنجان معمول. بیشتر - جاده کار. مسیر هر روز یکسان است. و - ابتدای برنامه روزمره ، که فرد در آن غوطه ور می شود. برای چی؟ چرا باید قبل از وقوع یک اتفاق ناخوشایند منفی نگری وارد کنیم؟

هر مسیر صبح را می توان با افکار ، اختراعات ، خاطرات دلپذیر متنوع کرد. حتی می توانید خلق کنید - چرا سعی در سرودن شعر ندارید؟ یا داستان زندگی یک همسفر ناآشنا در سفر. بهتر است ، برای تغییرات آینده برنامه ریزی کنید.

سلامتی را نیز نباید فراموش کرد. اما دلیل این حالت - "همه چیز کافی است" - شایع ترین کار زیاد است. خستگی از روتین ، گرسنگی اکسیژن ، عدم برقراری ارتباط و برداشت های جدید - همه اینها حتی موفق ترین زندگی را نیز دشوار خواهد کرد. خواب کافی ، پیاده روی در هوای تازه ، و نه فقط پیاده روی ، بلکه معنی دار - حتی یک پیاده روی تنها در یک مسیر آشنا می تواند به یک سفر هیجان انگیز تبدیل شود. همه اینها خیلی زود به ثمر می نشیند.

در هر صورت ، مهمترین چیز این است که ساکت ننشینید ، برای خود متأسف نشوید و همه مشکلات را که بسیار کسل کننده است ، بی وقفه پشت سر نگذارید. حداقل این فعالیت بی فایده است!

توصیه شده: