دوره ظاهر نوزاد را می توان با خیال راحت برای تمام خانواده بحران نامید. در این زمان روابط بین همسران در حال بازسازی است. آنها اکنون فقط زن و شوهر نیستند ، بلکه پدر و مادر نیز هستند. بدست آوردن وضعیت جدید مشکلات زیادی را به همراه دارد.
ارزیابی مجدد دوران کودکی خود
تقریباً همیشه ، وقتی کودک به دنیا می آید ، یک مادر جوان شخصیت خود را بیش از حد ارزیابی می کند. او اغلب زندگی والدینش ، به ویژه مادران را تحلیل می کند. کسی شروع به درک بهتر آنها می کند ، در حالی که دیگران ، برعکس ، آنها را بیشتر به خاطر چیزی سرزنش می کنند. اگر یک زن ، در بزرگسالی ، به نوعی شکایت از دوران کودکی خود را نسبت به والدین خود داشته باشد ، پس در بدو تولد نوزاد ، ممکن است وضعیت روانی او بدتر شود. آسیب های دوران کودکی به این واقعیت کمک می کند که مادر جوان نیازهای ناکافی برای خود ، انتظارات از کودک و همسرش ، تشکیل می دهد. در بیشتر موارد ، خود زن از انگیزه های خود آگاهی ندارد ، حتی اگر به وضوح برای دیگران قابل مشاهده باشد. به عنوان مثال ، کسانی که از کودکی توجه کافی از والدین خود نداشته اند ، بیش از حد مراقبت از کودک خود را شروع می کنند.
در چنین شرایطی ، روانشناس به مادر جوان کمک می کند تا خود را از بیرون ببیند ، به انگیزه های رفتار خود پی ببرد. و این به او این امکان را می دهد که زندگی خود را مدیریت کند و فرزندش را به طور منطقی تربیت کند. پس از همه ، اگر یک زن آگاهانه عمل کند ، پس او مسئولیت زندگی کودک خود را به عهده می گیرد ، و نه فقط "با جریان کار پیش می رود". او فقط از این طریق استوار و راحت در جایگاه "مادر" تثبیت می شود.
یافتن یک مدل والدین آگاهانه
جنبه دیگری که در آن روانشناس به مادر جوان کمک می کند تا بفهمد ، از بین بردن خودکاری در رابطه با فرزندش است. بسیار معمول است که زنانی که در کودکی تنبیه بدنی می کردند ، از زدن کودک خود دست می کشند. اما به نظر می رسد همه چیز خیلی ساده نیست. به محض اینکه احساسات از مقیاس خارج می شوند ، دست خودش سیلی به سر کودک می دهد. بعداً ، با تعمق در مورد همه چیز ، مادر جوان متوجه می شود که اشتباه می کند ، شروع به سرزنش خود می کند و قول می دهد که دیگر این کار را نخواهد کرد. فقط یک قول کافی نیست. مکانیسم هایی که والدین ما در ما وضع کرده اند بسیار قوی هستند. وقتی احساسات در حداکثر حد خود باشند ، به طور خودکار به عمل تبدیل می شوند. برای رفع این مشکل ، برای یافتن مدل جدیدی از تربیت ، به کارهای روانشناسی زیادی نیاز است. فقط خواندن کتاب کافی نیست. لازم است به طور مرتب تمام موقعیت هایی را که مادر قادر به رفتار آنگونه که می خواهد ، با یک روانشناس تجزیه و تحلیل کنید. متخصص همچنین به شما کمک می کند تا احساس گناه نسبت به اشتباهات خود را کاهش دهید ، که رابطه را با کودک خود و خود بسیار تسهیل می کند.
به ویژه غلبه بر الگوهای خودکار نامطلوب رفتار والدین در دوره های بحران های مربوط به سن کودک بسیار مهم است. پس از آن است که کودکان می توانند در آموزش و نافرمانی دشوار شوند. ماهیت بحران های مربوط به سن توسط یک روانشناس توضیح داده خواهد شد. پس از همه ، آنها به این ترتیب هنجاری نامیده می شوند ، زیرا تقریباً همه کودکان در مراحل سنی خاصی از آنها عبور می کنند - این حدود 3 ، 7 و 10 ساله است.
غلبه بر افسردگی پس از زایمان
هرکسی به تنهایی موفق به غلبه بر افسردگی پس از زایمان نمی شود ، بنابراین ممکن است مادری در این حالت به روان درمانگر مراجعه کند. نگاه هوشیارانه شخص ثالث وی به اوضاع به شما کمک می کند تا راه هایی برای کنار آمدن با احساسات خود پیدا کنید. همچنین ، روانشناس پشتیبانی لازم را انجام خواهد داد ، که متأسفانه ، همه مادران جوان عزیزان از آن برخوردار نیستند. علاوه بر این ، دلایل افسردگی پس از زایمان برای هر زنی متفاوت است ، می توان آنها را هم در کودکی و هم در روابط او با مادر یا همسرش پوشش داد.
برای برخی از خانم ها ، یک بار مراجعه به روانشناس برای تسکین علائم افسردگی بلافاصله پس از زایمان کافی است. اما برای درک مکانیسم های عمیق وقوع آن ، به یک دوره جلسات متعدد نیاز دارید.
بسیاری از موقعیت های دیگر وجود دارد که در آن کمک یک روانشناس زندگی مادر جوان را بسیار تسهیل می کند. و اگر او خوشحال باشد ، پس کودک و همسرش نیز بسیار خوشحال خواهند شد.شما نباید قبل از رسوایی ها و افسردگی های جدی مشکلی ایجاد کنید. شاید با یک مراجعه به روان درمانگر بسیاری از مسائل حل شده و وضعیت احساسی مادر جوان به طور قابل توجهی بهبود یابد.