بسیاری از ما از شرایط منفی رنج می بریم. افکار شما را غمگین ، عصبانی ، آزرده می کند. بدون اندیشه ، هیچ مردی به عنوان یک موجود منطقی وجود ندارد ، اما افکار کاملاً غیرضروری وجود دارد که زندگی را مسموم می کند.
اگر دلیل افکار منفی خود را درک کنید ، تقریباً مشکل را حل کرده اید. تعداد زیادی کتاب در مورد خودسازی وجود دارد که ظهور برخی احساسات را توصیف می کنند. اشتباه بسیاری این است که آنها افکار خود را به عنوان واقعیت هایی که قبلاً اتفاق افتاده اند طبقه بندی می کنند و به هیچ وجه فکر نمی کنند که افکار نتیجه رویدادهای مداوم هستند.
اثبات نادرستی افکار منفی آسان است.
لازم است تصور کنید که دو نفر در مقابل شما هستند. یکی از آنها در زندگی خود اتفاقات منفی داشته است ، در حالی که دیگری چنین اتفاقاتی نداشته است. باید بررسی کرد که آیا اعتقادی بر رویدادی که رخ نداده است تأثیر می گذارد یا خیر. چنین آزمایشی تأیید می کند که افکار نتیجه پیامدهای وقایع است.
افکار خود را پیگیری کنید
یک دفتر خاطرات ایجاد کنید که در آن حالتهای احساسی خود را یادداشت کنید:
- اندیشه ها،
- احساسات،
- رفتار - اخلاق.
باور خود را تغییر دهید
گام بعدی انتخاب افکاری است که به نظر می رسد بیشترین بازده را برای زندگی دارند و تأثیر مثبتی بر خلق و خو و رفتار دارند.
با یک باور جدید زندگی کنید
هر زمان که وضعیت مشابهی ایجاد شد ، واکنشی را به یاد بیاورید که مثبت نشان داده شد. با گذشت زمان ، افکار شما تغییر کرده و مثبت می شوند.
لازم به یادآوری است که مقاله سازوکارهای اصلی کار با افکار منفی از نظر اصلاح روانشناسی را ارائه می دهد. اگر وقایع واقعاً آسیب زا باشد و شما مدتهاست که شما را تحت تعقیب قرار می دهد ، به احتمال زیاد فقط یک روانشناس یا جلسات طولانی توسعه خود می تواند با مشکل کنار بیاید.