عدم تمایل به زندگی می تواند در هر سنی ، از نوجوانی آغاز شود. دلایل مختلفی می تواند منجر به این بیماری شود و همچنین راه هایی برای از بین بردن آنها ، همه اینها به شرایط خاص بستگی دارد. اما نکات کلی وجود دارد که می تواند به فردی که افسرده است کمک کند.
عدم تمایل به زندگی: علل و عواقب آن
سعی کنید وضعیت موجود را به صورت عینی تحلیل کنید. چرا فکر می کنید بهترین راه حل برای شما پایان دادن به وجود زمینی شماست؟ آیا شما یک خط باخت دارید یا با یک مشکل جدی روبرو هستید و نمی دانید بعد چه باید بکنید؟ آیا فکر می کنید همه اطراف علیه شما اسلحه دارند؟ که زندگی خودش نسبت به شما ناعادلانه و بی رحمانه است؟
در یک شرایط دشوار زندگی ، بسیاری از مردم به خودکشی فکر می کنند. متأسفانه ، همه آنها با وسوسه پایان دادن به همه چیز اینجا و اکنون کنار نمی آیند. اما آیا شخصی می تواند با کشتن خود مشکلات خود را حل کند؟ اگر فرض کنیم که روح وجود دارد ، همانطور که توسط مقدار زیادی تحقیق و واقعیت نشان داده شده است ، بعید است که خودکشی پس از مرگ جسم جسمی او آرامش مطلوبی پیدا کند.
خودکشی مانند یک اثر کثیف ، یک لکه سیاه بر روح شما باقی خواهد ماند. با این حال بعید است بعد از مرگ جسمی بدن بتوانید چیزی را تغییر دهید. بلکه برعکس ، شما همه فرصت ها را برای اصلاح شرایط از دست خواهید داد. اگر به کتاب مقدس مراجعه کنیم ، خودکشی در آن به عنوان یکی از وحشتناک ترین گناهان فانی در نظر گرفته شده است.
اقامت طولانی در حالت افسردگی بهترین تأثیر را بر سلامت جسمی ندارد و سیستم ایمنی بدن را ضعیف می کند ، بنابراین مبارزه با آن ضروری است.
با عدم تمایل به زندگی چه باید کرد؟
نگاهی به اطراف بیندازید - شاید شما بیش از حد بر روی خود و غم خود متمرکز شده اید و وضعیت فعلی را به طور عینی درک نمی کنید. انگیزه عدم تمایل شما به زندگی چه بود؟ آیا مشکلات شما واقعاً آنقدر جدی است که بخاطر آنها از زندگی جدا خواهید شد - هدیه ای ارزشمند که از بالا برای شما ارسال شده است؟
برای حل مشکلات خود اقدام کنید. میلیون ها انسان روی کره زمین هر روز با مشکلات متنوعی روبرو می شوند. حال تصور کنید چه اتفاقی می افتد اگر هر فرد به جای جستجوی راهی برای خروج از یک وضعیت ناخوشایند و رسیدن به هدف ، بی تحرک باشد و برای پایان دادن به زندگی خود تلاش کند؟
اعتماد کنید که قدرت حل مشکلات خود را دارید. مردم معمولاً خود را دست کم می گیرند ، اغلب در مورد مشکلات خود اغراق می کنند ، تنبلی ، ناامنی و ترس های مختلف را پرورش می دهند.
هر اتفاقی بیفتد ، با افتخار شانه های خود را صاف کنید ، قدرت درونی خود ، توانایی حل هر مشکلی را احساس کنید. به یاد داشته باشید که زندگی فقط از راه راه های سفید تشکیل نمی شود ، همه مردم با یک یا یک مشکل دیگر روبرو هستند. به کسانی فکر کنید که اکنون بسیار دشوارتر از شما هستند - اگر آنها تسلیم نمی شوند ، پس چرا باید منصرف شوید؟ پس از همه ، حداقل یک بار دیگر سعی کنید چیزی را تغییر دهید!
یاد بگیرید که از هر چیز کوچک لذت ببرید ، به دنبال هر دلیلی باشید تا افکار خود را به سمت مثبت هدایت کنید. فعالیت ها و سرگرمی های جالب جدید پیدا کنید ، با افراد خوش بین ارتباط بیشتری برقرار کنید ، به یاد داشته باشید که باید برای خوشبختی خود بجنگید و در اولین مشکلات تسلیم نشوید.
اگر افسردگی بارها و بارها شما را غرق می کند و نمی توانید با آن چیزی مخالفت کنید ، به یک درمانگر یا پزشک خود مراجعه کنید. در برخی شرایط ، درمان پزشکی برای این بیماری مورد نیاز است.