کسی که یاد گرفته است خودش را بداند ، در کل بسیار موفق تر و هماهنگ تر است. مسئله این است که ، اگر خود را انصافاً قضاوت کنیم ، با همه و همه اطرافمان یکسان رفتار می کنیم و این لحظه اصلی و راز خوشبختی است.
دستورالعمل ها
مرحله 1
برای یادگیری قدرشناسی از خود ، ابتدا باید خود را دوست داشته باشید. اما نه با آن عشق خودخواهانه ، بلکه به سادگی با درک اینکه شما تنها هستید ، بی نظیر هستید و هر کاری که اکنون انجام می دهید ، برای خود انجام می دهید. البته هنوز اقوام هستند ، دوستانی هم هستند ، اما اعتراف کنید ، اول از همه ، وقتی آنها خوب کار می کنند ، آرام تر و خوشحال تر هستید. عشق به خود برای دیگران تضمین کننده عشق است.
گام 2
شما هزاران برنامه ، عمل ، ایده دارید و تلاش می کنید تا به زودی این کار را انجام دهید. وقتی به یکی رسیدید ، به مورد بعدی بروید و همینطور ادامه دهید. متوقف کردن. برای آنچه قبلاً به دست آورده اید از خود تشکر کامل کنید. از لحظه پیروزی کوچک خود لذت ببرید ، عطر پیروزی را بچشید. از این گذشته ، آیا این دلیل طولانی بودن راه رفتن شما نیست؟ در غیر این صورت ، ایده اصلی موفقیت از بین می رود و یک مسابقه بی معنی آغاز می شود.
مرحله 3
این قانون نه تنها در مورد چیزهای بزرگ بلکه در برنامه روزانه نیز اعمال می شود. اگر می دانید چگونه کار کنید ، پس استراحت را یاد بگیرید. نه تنها از مهارتهای شغلی ، بلکه از سرگرمیها ، بدن ، عزیزان و فضای شخصی خود نیز قدردانی کنید. همه اینها باید در زندگی شما باشد و به همه چیز باید توجه لازم شود. همیشه بهتر است بعد از استراحت کار کنید ، پس چرا آخر هفته یک سفر مینی دوچرخه سواری نمی کنید و سپس با دوستان خود پیک نیک می گذارید؟ پس از همه ، شما سزاوار هستید ، از کار خود قدردانی کنید.
مرحله 4
از مقایسه خود با دیگران جلوگیری کنید. و فرقی نمی کند که موضوع مقایسه در چیزی برتر از شما باشد یا برعکس ، فرومایه باشد. در حالت اول ، شما فقط ناراحت خواهید شد و بیهوده خود را بی ارزش می کنید ، و در مورد دوم ، افتخار خواهید کرد ، که بسیار مفید هم نیست ، زیرا رشد را متوقف می کند. بدانید که هرکسی سرنوشت منحصر به فرد خود و مسیر منحصر به فرد خود را دارد ، پس چرا مقایسه می کنید که هرگز او نخواهید شد ، و او هرگز شما نخواهد بود.
مرحله 5
دور هم ننشین این وجه دیگری از دست کم گرفتن شخصی است. این اتفاق زمانی می افتد که فرد توانایی ها و استعدادهای آشکار خود را نمی بیند یا نمی خواهد و به جای اتلاف وقت در این زمینه ، آن را بیهوده صرف می کند. چنین افرادی نمی توانند قدر خود را بدانند و زندگی خود را بسوزانند ، فقط به دلیل تنبلی در خلق چیزی. اما لازم است شجاعت به دست آورید ، و مهمتر از همه ، بالاخره شروع به قدردانی از خود می کنید ، و سپس نیروهای درونی موجود در یک شخص ، مسیر درست را بر می انگیزند.