تهدید به محافظت بیش از حد از والدین چه می تواند باشد

تهدید به محافظت بیش از حد از والدین چه می تواند باشد
تهدید به محافظت بیش از حد از والدین چه می تواند باشد

تصویری: تهدید به محافظت بیش از حد از والدین چه می تواند باشد

تصویری: تهدید به محافظت بیش از حد از والدین چه می تواند باشد
تصویری: روانشناسی فرزند؛ تربیت کودک، آموزش والدین، مشکلات رفتاری کودکان قسمت اول 2024, ممکن است
Anonim

گرمی و کمک والدین جایگزین نیست. چرا بعضی اوقات محافظت بیش از حد می تواند زندگی کودکان و والدین را خراب کند؟

تهدید به محافظت بیش از حد از والدین چه می تواند باشد
تهدید به محافظت بیش از حد از والدین چه می تواند باشد

غریزه والدین در شخص تمایل غیرقابل مقاومت برای مراقبت از فرزند خود از روزهای اول تولد ایجاد می کند. نوزاد تازه متولد شده به طور طبیعی کاملاً درمانده است و بدون کمک نمی تواند زنده بماند. هرچه پیرتر می شوید ، والدین کمتر و کمتر مورد نیاز هستند. کودک به تدریج یاد می گیرد که به طور مستقل لباس بپوشد ، از بهداشت خود مراقبت کند ، یاد بگیرد که در درگیری ها برای خودش بایستد. در دوره نوجوانی ، فرد شروع به شکل گیری آن شخصیت و مهارت های اجتماعی می کند که برای او در طول زندگی باقی می ماند. و در این سن ، یک شخص به کمک و مشاوره والدین نیاز دارد: "مثل یک مرد صحبت کردن" بین پسر و پدر ، انتقال "حیله های زنانه" از مادر به دختر. در یک کلام ، کمک والدین خود ما والدین را تا زمان پیری ترک نمی کند.

نتیجه محافظت بیش از حد والدین از جانب والدین چیست و چگونه این اتفاق می افتد؟

تهدیدهای سنی

در سنین پایین ، محافظت بیش از حد بیش از هر چیز مضر است. برای یک کودک غیرهوش ، والدین بسیار دلسوز ایده "شما با ما بهترین هستید!" آن وقت است که مادر و پدر دوست داشتنی با اولین کوچکترین خطر یا هوی و هوس به سمت کودک می شتابند. سنین پایین (0-7 سال) یک فرد دارای محافظت بیش از حد تحت الشعاع مشکلات اجتماعی شدن و سو abuse استفاده ذهنی والدین قرار دارد. با این حال ، سو abuse استفاده روانشناختی اغلب به آزار جسمی تبدیل می شود. به اندازه کافی عجیب ، خشونت جسمی علیه فرزندان خود اغلب توسط مادران تنها صورت می گیرد که فرزندان خود را بدون پدر تربیت می کنند.

چنین کودکی با یک نظام ارزشی که در دنیای کوچک خود تثبیت شده به مدرسه می رود: مادر مرکز جهان است. مامان مجازات و ستایش می کند ، مادر می تواند هر کاری انجام دهد. من بهترینم ، چون مادرم چنین گفته است.

در مدرسه ، چنین کودکی دچار یک شوک وحشتناک شده است: در کلاس دوازده نفر دیگر وجود دارند که "بهترین" هستند. در اینجا کودک با یک واقعیت خشن روبرو است: او عملاً هیچ مهارت ارتباطی و رفتاری در جامعه ندارد ، ممکن است به عنوان یک اخراج از جمع کودکان تبدیل شود. وضعیت مخالف نیز ممکن است: داشتن اقتدار رسمی در کلاس (به عنوان مثال ، به عنوان یک دانش آموز ممتاز) ، یک دانش آموز بیش از حد تحت حمایت ، هیچ اقتدار و دوست واقعی در میان همسالان ندارد.

نوجوان و فراتر از آن …

در دوره نوجوانی ، بحران جامعه پذیری عمیق تر می شود: فرد اصولاً روابط را یاد نگرفته است. در سن 14-18 سالگی است که عدم مسئولیت کامل ، ضعف اراده ، عدم ابتکار عمل آشکار می شود. از این گذشته ، والدین "دوست داشتن" از کودکی هرگونه ابتکار عمل را سرکوب می کردند ، آنها همچنین همه مشکلات را حل می کردند ، هرچند نابخردانه.

در بدترین حالت ، یک کودک بالغ می تواند تا آخرین روزهای زندگی به دوش والدین تبدیل شود. بدون تشکیل خانواده ، بدون شغل ، چنین شخصی برای همیشه در کنار مادر و پدر محبوب خود باقی خواهد ماند. و این یک انتزاع روانشناختی نیست. نگاهی به اطراف بیندازید: در هر خانه ای چنین خانواده هایی وجود دارد.

توصیه شده: