همه ما یکبار از اعمال یا اعمال خود احساس شرم می کردیم. جامعه و اخلاق اقدامات و عملکردهای شما را به طرق مختلف واجد شرایط می کند. بیایید ببینیم شراب چیست.
بدیهی است که هیچ سیستم دینی واحدی وجود ندارد که مفهوم "گناه" را در بر نگیرد: حتی ابتدایی ترین و ابتدایی ترین اعتقادات نیز با ممنوعیت های متعدد ، "تابوهایی" قابل تفسیر منطقی نیست. یک تابو نقض می شود ، یک گناه مرتکب می شود - و یک فرد اخراج می شود تا زمانی که اعتراف کند اعمال نادرست و اعمال تشریفاتی که در مورد او انجام شده است.
در واقع ، شاید هیچ فرد عادی وجود نداشته باشد که بدون شرم ، بتواند در مورد هر یک از اقدامات خود صحبت کند. معلوم می شود که هر فرد ، در یک درجه یا درجه دیگر ، احساس گناه دارد. در اینجا می بینید که یک شخص دقیقاً هنگامی که دیگران از رفتار ناپسند او مطلع می شوند شرم را تجربه می کند. احساس گناه یک تجربه عمیق و شخصی است.
به عنوان یک قاعده ، مفهوم احساس گناه در آگاهی روزمره مفهوم منفی دارد: این یک احساس بد و مخرب خود است که باید از آن خلاص شود. اما آیا چنین است؟ از این گذشته ، گناه در ارتباط با چنین عملی از شخص به وجود می آید ، که خود او آن را بد می داند ، و منطبق با نظام ارزشی خود نیست. چه عواملی مانع از آسیب رساندن به شخص دیگر ، از خشونت ، از سرقت ، اگر نه خطر احساس گناه پس از آن نمی شود؟ نه شرمساری برای آنچه انجام شده است (شاید هیچ کس در مورد آن اطلاع پیدا نکند) ، نه ترس از مجازات (آمار می گوید که مجازات های شدید سطح جرم را کاهش نمی دهد) ، بلکه مسئولیت شخصی در قبال خود ، اعدام خود و نقش احساس گناهكاری در مورد اعدام بازی می شود ، - این اصل مهار كننده ای است كه رفتار انسان را در ارتباط با دیگران تنظیم می كند.