چگونه می توان از ترحم دیگران خلاص شد ، چرا برخی از مردم حتی به ضرر خودشان برای همه متاسف می شوند. بیایید هفت دلیل غیر واضح از روانشناسی را تحلیل کنیم.
من فکر می کنم بسیاری از افراد یک آشنای یا آشنایی دارند که هر خبر غم انگیز از شهر ، کشور یا جهان او را قلباً می گیرند. یا شاید شما خودتان روزها از اخبار بد دور شوید ، مرتباً همه پول و چیزهای خود را به امور خیریه اهدا می کنید ، راه حل مشکلات دیگران را بر عهده می گیرید و شب ها در گشت زنی در شبکه های اجتماعی بیدار می مانید به امید اینکه اخبار مثبتی درباره موضوعی بدست آورید؟
امروز ما درباره منشأ ترحم برای همه و آرزو برای کمک به همه ، برای نجات همه بحث می کنیم. و همچنین بیایید در مورد چگونگی متوقف کردن همه چیز به قلب صحبت کنیم ، زیرا چنین زندگی طاقت فرسایی دارد. به نظر من ، هفت دلیل برای ترحم بیش از حد برای دیگران وجود دارد.
خودخوری
شاید ، در سطح ناخودآگاه ، شما می خواهید به خود ، از جمله خودتان از گذشته ، کمک کنید. یا می خواهید به کسی در زندگی خود کمک کنید. به طور کلی ، یک گشتالت کشف نشده وجود دارد - وضعیت حل نشده از گذشته. به عنوان مثال ، اگر هر آنچه در ارتباط با کودکان است را نزدیک قلب خود داشته باشید ، شاید در این لحظه ها درد خود را از دوران کودکی به یاد بیاورید. علاوه بر این ، داستان شما و کودک دیگر ممکن است کاملاً متفاوت باشد ، اما نکته این است که مرد کوچک بد است. درست مثل آن شخص کوچکی که در درون شما زندگی می کند.
احساس عدالت افزایش یافته است
بعضی از افراد چنین ویژگی شخصیتی دارند. به عنوان یک قاعده ، بر اساس آسیب های شخصی نیز تشکیل می شود ، اما در این مورد آنقدر مهم نیست. نتیجه نهایی این است که اگر شخص ببیند حقوق شخصی نقض می شود ، شخصی رنج می برد و نمی تواند به خودش کمک کند نمی تواند بی تفاوت بماند.
همدلی بالا
این ویژگی شخصیتی دیگری است که تغییر آن دشوار است. بعضی از افراد به طور طبیعی نسبت به احساسات و تجربیات دیگران حساسیت بیشتری دارند. سعی کنید به یاد داشته باشید که چند سال پیش شروع شده است. اگر تا زمانی که به یاد می آورید ادامه پیدا کند ، احتمال زیادی وجود دارد که دلیل آن دقیقاً در همدلی بیش از حد باشد.
احساس شرمساری
ما دوباره به ژست های بسته نشده برمی گردیم. شاید شما یکبار از کمک به کسی امتناع ورزیدید یا به دلایل خاصی نتوانستید کمک کنید. شما با این بار زندگی می کنید و سعی می کنید با کمک به دیگران کفاره دهید.
نیاز بی پاسخ به عشق و شناخت
شاید با همدردی و کمک به کسی ، انتظار شکرگزاری ، عشق و پاداش متقابل را داشته باشید. یا فقط می خواهید احساس مهم بودن ، مهم بودن کنید.
ترس
ممکن است در موقعیت هایی که بزرگترین ترس شما را یادآوری می کند برای افرادی متاسف شوید. با زندگی در این داستان ها ، از یک طرف ، خود را آرام می کنید ، از خود محافظت می کنید ، کنترل خود را دوباره بدست می آورید. از طرف دیگر ، شما از ترس گروگان می شوید: تا زمانی که با سلامت حل نشود ، نمی توانید اوضاع را کنار بگذارید و فقط در این صورت احساس امنیت می کنید.
اجتناب از واقعیت و مشکلات شما
شاید چیزی در زندگی شخصی شما را چنان آزار دهد که آماده باشید از آن به زندگی هر شخص دیگری فرار کرده و مشکلات دیگران را حل کنید. نکته اصلی مربوط به خود شما نیست.
چگونه دیگر متاسفم برای دیگران متاسفم
چگونه می توان همه چیز را به قلب خود متوقف کرد ، بالاخره این یک بیماری واقعی نیست. اول از همه ، دلایل رفتار خود را درک کنید. تمام موقعیت هایی را که در آن دوباره شروع به پاره شدن روح خود می کنید ، تجزیه و تحلیل کنید. به احساس و فکر اصلی برسید. لیست علل احتمالی را دوباره بخوانید. چه شکلی است؟ سپس برای کار با هدف خود برنامه ریزی کنید.