اگر می خواهید در روابط با عزیزان و همکاران خود به یک دیکتاتور مطلق تبدیل شوید ، باید مسیری سازش ناپذیر را طی کنید. و او ، به عنوان یک قاعده ، منجر به رهبری و از دست دادن همزمان کسانی می شود که شما را دوست دارند. بهتر نیست ابتدا فکر کنیم ، آیا برتری کامل واقعاً لازم است؟
دستورالعمل ها
مرحله 1
تسلط بی قید و شرط به معنای امتناع از گوش دادن به نظر شخص دیگری است ، زیرا فقط دیدگاه شما باید تنها دیدگاه صحیح باشد. در صورت بروز اختلافات و درگیری ها ، با شرایط دیگری غیر از شرایط خود موافقت نکنید. آیا آنها به شما گوش نمی دهند؟ پرونده خود را با فریاد اثبات کنید ، حتی اگر اصلاً اجازه ندهید کسی کلمات را ادا کند ، بهتر است. بیشتر اوقات دستور دهید تا اطرافیان شما به اطاعت از شما عادت کنند. اگر همه این دستورالعمل ها را دنبال کنید ، پس … تنها خواهید ماند و چیزی جز شهرت وحشتناک دریافت نخواهید کرد.
گام 2
اشتباه گرفتن مفاهیم "تسلط" و "شخصیت مقتدر بودن" را متوقف کنید. آیا می خواهید نظر شما شنیده شود؟ فقط وقتی از شما خواسته می شود این کار را انجام دهید. به سوالات محکم و دقیق پاسخ دهید. به عنوان یک قاعده ، مردم تمایل دارند از نظرات افرادی که دارای مقام بالا ، توانایی پرداخت مالی یا خرد دنیوی هستند پیروی کنند. به خاطر داشته باشید که دو نوع اول فقط در ابتدا وزن دارند و نوع آخر در طول زندگی مهم است.
مرحله 3
یک فرد مسلط همیشه منافع خود را بالاتر از دیگران می داند. به طور کلی ، این از خودخواهی شدید صحبت می کند. نمایندگان این نوع می توانند به راحتی هرگونه رابطه را قطع کنند ، حتی با افراد نزدیک ، در حالی که افراد دوم سعی در برقراری ارتباط دارند ، زیرا آنها برای آن ارزش قائل هستند. قبل از ادعای تسلط مطلق ، به این فکر کنید که آیا واقعاً می خواهید این کار را با کسانی که دوستتان دارند انجام دهید؟
مرحله 4
تسلط بر همه چیز به معنای بازی "کثیف" است ، زیرا شما باید دیگران را تحقیر کنید و نقاط ضعف آنها را بزنید ، عقده های آنها را تحت فشار قرار دهید و اعتماد به نفس خود را آشکارا نشان دهید. اگرچه اگر واقعاً آن را مناسب و حتی مهمترین چیز در زندگی می دانید ، پس فقط باید از شر عقده های خود خلاص شوید ، که آرزو دارید با هزینه دیگری بر آنها غلبه کنید.