چگونه جلوی ترس از شکست را بگیریم. اضطراب از کجا ناشی می شود؟

چگونه جلوی ترس از شکست را بگیریم. اضطراب از کجا ناشی می شود؟
چگونه جلوی ترس از شکست را بگیریم. اضطراب از کجا ناشی می شود؟

تصویری: چگونه جلوی ترس از شکست را بگیریم. اضطراب از کجا ناشی می شود؟

تصویری: چگونه جلوی ترس از شکست را بگیریم. اضطراب از کجا ناشی می شود؟
تصویری: چطور بر ترس غلبه کنیم؟ ترس از دست دادن، ترس از شکست خوردن، ترس از درخواست کردن و غیره 2024, نوامبر
Anonim

سندرم اضطراب در بسیاری از افراد مشترک است. درجه اعتماد به نفس درونی برای همه متفاوت است ، و این اتفاق می افتد که وقتی انتظار شکست در برخی از مسائل مهم برای ما به معنای واقعی کلمه غلبه می کند ، پس باید به روش های مختلفی متوسل شویم (تمرینات تنفسی ، جابجایی توجه ، تماس با طبیعت و سرانجام).

چگونه جلوی ترس از شکست را بگیریم. اضطراب از کجا ناشی می شود؟
چگونه جلوی ترس از شکست را بگیریم. اضطراب از کجا ناشی می شود؟

اما این اضطراب و مسمومیت واقعی دردناک با این "همه چیز بد خواهد بود ، و یک سقوط ممکن است" چیست؟ کنایه از ناخودآگاه و همه چیز - البته از کودکی. اضطراب ، ترس از شکست ، ترس از شکست و شکست به خودی خود با مهارهای به اصطلاح مرتبط است که توسط بزرگسالان قابل توجهی در ما ایجاد شده است. چندین ممنوعیت اصلی وجود دارد:

1. منع ایده ها. اگر دائماً به ما گفته شود: "اگر بزرگ شوید ، می فهمید ، فکر کردن خیلی کوچک است" ، "همه چیز قبلاً برای شما اختراع شده است" ، "این کار ذهن شما نیست" ، و غیره متعاقباً ، خود را به عنوان محدودیت "ایده های من بی ارزش هستند" نشان می دهد.

2. منع عمل. این در دوران کودکی با کشیدگی همراه است: "بینی خود را فشار ندهید ، ما خودمان این کار را خواهیم کرد" ، "شما برخی دیگر را می پوشید." شاید وقتی کاری می کردید مورد تمسخر قرار می گرفتید. در بزرگسالی ، خود را به عنوان فقدان انگیزه و اعتماد به نفس نشان می دهد.

3. ممنوعیت احساسات ، ابراز وجود. کاهش ارزشمند سیستماتیک تجربیات کودکی شما. در نتیجه ، شما تصمیم می گیرید که خود را نشان ندهید ، ببندید. محدودیت - من مهم نیستم ، من بی ارزش هستم.

4. ممنوعیت موفقیت ، ممنوعیت یک زندگی شاد. این به دلیل ترویج بیماری در کودکی است. آنها برای شما متأسف شدند ، هنگامی که بیمار بودید به شما گرما دادند (در واقع ، نه) ، و در شما این عقیده ایجاد شد که موفقیت یک بیماری است ، یک زندگی شاد وقتی است که بد باشد. اینجاست که من در بزرگسالی اضطراب یک شکست احتمالی را می بینم ، اما به سادگی - درک ناخودآگاه از شکست به عنوان یک هنجار ، به عنوان معادل خوشبختی.

خب شما دربارهی این چه کار می کنی؟ برای کار با ناخودآگاه ، در مربیگری تکنیک های مختلفی در این زمینه وجود دارد. اما این واقعیتی است که ما شروع به دیدن ، ردیابی و مشاهده می کنیم که یک اثر درمانی دارد و این مشکل قدرت و بار خود را از دست می دهد. خوب ، و البته ، اجازه ندهید که همه اینها منجر به اتهام والدین شود. نه ، عصبانی شدن از آنها ممکن و مفید است ، اما سرزنش آنها به شدت نیست - آنها در آن زمان همه کارها را به روشی که می دانستند و به بهترین شکل انجام دادند. و ما با این منابع منبعی برای درک و غلبه بر همه منع ها داریم.

توصیه شده: