"اگر دوست داری - ثابت کن!" آیا آن را شنیده اید؟ مطمئنا. اگر چنین هوی و هوس جدی به نظر برسد ، به این معنی است که متاسفانه این رابطه به پایان رسیده است. تا زمانی که شرایط دیگر احراز نشود ، مدارک اثبات شده فقط نیاز به بارها و بارها است. و با این حال عشق واقعاً به اثبات احتیاج دارد و مانند هر کاری که به خاطر یک عزیز روی خودش انجام می شود ، اثبات نتایج کاملا عینی دارد.
دستورالعمل ها
مرحله 1
عشق اولیه معمولاً به مقدار اندکی بسنده می کند: یک نگاه درک ، لمس ، یک دسته گل. اما زندگی ساکن نیست و وقت آن است که از کلمات و نمادها به کنش ها برویم. در این مرحله ، بسیاری به ویژه مردان با مشکل روبرو می شوند. آنها در فکر چگونگی اثبات عشق ، تصمیم می گیرند که باید کلمات بیشتر باشد ، و هدیه - گران تر. بعد از مدتی ، یک زن متوجه می شود که چیزی در پشت این کلمات وجود ندارد ، به جز جلب توجه به هدیه های گران قیمت و بسته به تربیت ، یا شروع به استفاده آشکار از این می کند ، یا سرد می شود.
گام 2
در جهت مخالف ، این قانون نیز کار می کند. زنان نابالغ از نظر روانشناسی به یاد می آورند که چگونه معشوقشان یک بار با لباس یا مدل موی جدید خود دیوانه شده است ، چگونه با واکنش به هدایا سرگرم شده است ، چگونه وقتی به او نکته های دیگری داده می شود به معنای واقعی کلمه سعی می کند خودش را درون خود بسازد. و مسابقه برای نمادها آغاز می شود: لباس ، مدل مو ، واکنش به هدیه (ارزش آن ، همانطور که در بالا ذکر شد ، نیز در حال رشد است). و یک مرد در حال حاضر هیچ وقت برای تحسین ظاهر خود را برای تمام شب ها ، او هم برای گفتن تعارف بی پایان ندارد. او کاملاً به درستی معتقد است که قلب تسخیر شده فقط متعلق به اوست و تبادل متقابل نمادها برای گرم نگه داشتن آن کافی است. هر دو اشتباه می کنند و نتیجه برای هرکسی روشن است. بعد از چند سال ، چنین زوجهایی یا از هم جدا می شوند یا زندگی می کنند ، اما هر کدام زندگی خود را دارند و به طور دوره ای فقط برای بیرون رفتن و تبادل نمادهای "عشق" ملاقات می کنند. و همه به این دلیل که هیچ یک از عاشقان یک بار به موقع فکر نکرده اند و از روح استفاده نکرده اند. اقدامات تأییدکننده عشق لزوماً هدایایی با ارزش مترقی یا آرایش خیره کننده نیستند.
مرحله 3
اگر عشق شما به شما دو است و نه به نمایش ، پس موارد ساده بسیار مهم هستند - توجه و درک. زندگی مشترک خسته کننده است ، اشکالی ندارد. خانه ، کودکان ، کار ، زندگی مطابق رژیم - همه اینها استرس هایی هستند که می توانند احساسات را از بین ببرند. اولین سطح اثبات عشق واقعی ، تبادل مسئولیت است. اگر یک شوهرخوار معمولی هستید ، و معتقد است کارهای خانه "مردانه" و "زنانه" وجود دارد ، در حالی که همسرتان در فروشگاه است از آن لذت ببرید: ظرف ها را بشویید ، گرد و غبار را پاک کنید ، لباس ها را داخل ماشین لباسشویی بار کنید یا بعد از شستن وسایل را خشک کنید ، وسایل را که توسط اسباب بازی های کودک پراکنده شده تمیز کنید ، جارو برقی بکشید … هر یک از این اقدامات بیش از یک ربع طول نخواهد کشید ، اما خیال شما از درک این مسئله دشوار است برای اداره کل خانه به تنهایی برای همسرم برای کل روز کافی است. مقابله با امور مردان برای زن کمی دشوارتر است ، اما گزینه های عملی کافی وجود دارد. با مادر شوهر خود مکالمه کنید ، چاقوهای خود را تیز کنید ، یک مسابقه فوتبال را از اینترنت که او خوابیده است بارگیری کنید. نکته اصلی این است که بدون "عزیزم ، ببین چقدر خوب هستم" خودنمایی می کند ، در غیر این صورت معلوم می شود که شما نه برای او بلکه برای خودتان تلاش کرده اید.
مرحله 4
سطح دوم ، جمع شدن علایق است. یادتان هست که چطور در همان ابتدای کار به همان فیلم ها می خندید ، به همان کافه ها یا رستوران ها می رفتید ، همین کتاب ها را می خواندید؟ چیزی احتمالاً تغییر کرده است اما عشق … فکر می کنید زنده مانده است! به خود و عزیز خود یادآوری کنید که طراوت احساسات تاریخ انقضا ندارد. با یک کافه شروع کنید ، می توانید از جایی که برای اولین بار با هم بازدید کرده اید بازدید کنید.کتابی ارائه دهید که عزیز یا عزیز شما مدتهاست که می خواهد آن را بخواند ، اما قبل از آن ، حتماً آن را بخوانید - موضوعی برای گفتگو وجود دارد! چه مدت شما با هم بیرون هستید؟ فقط در خیابان یا پارک قدم می زنید و به طور خاص جایی نمی روید؟ بنابراین ، پیاده روی کنید ، دست در دست بگیرید و به اطراف نگاه کنید ، به هر آنچه می بینید توجه کنید و تمام افکار خود را با صدای بلند بگویید - بالاخره این یک زمانی است که وقت خود را می گذرانید.
مرحله 5
سطح سوم امور مشترک است. به اندازه کافی عجیب ، اما زندگی مشترک قدرتمندترین عامل جداسازی است. به طور نامحسوس ، روز به روز ، تمایل به انجام حداقل کاری بدون نگاه کردن به شریک زندگی جمع می شود. البته نه پستی ، بلکه چیزی برای مشورت نکردن ، تخفیف دادن نیست. در خانه تقریباً غیرممکن است و اکنون زنان به دوستانشان یا مغازه ها می روند و مردان به دوستانشان یا به گاراژ می روند. گزینه های زیادی وجود دارد ، اما به هر ترتیب یا همه اینها فرار از واقعیت است. سعی کنید عکس این عمل را انجام دهید - شریک زندگی خود را به نفع خود درگیر کنید. شما نباید این را تجاوز به فضای شخصی خود بدانید ، این اقدام باید نادر باشد ، گاهی اوقات یکبار کافی است. اما زیبایی آن این است که عملی است که اعتماد متقابل را به طرز چشمگیری افزایش می دهد. و اعتمادی که به شما القا می شود بهترین اثبات عشق است.
