احساس وحشت برای بسیاری از مردم شناخته شده است. این نه تنها زندگی را مسموم می کند ، بلکه می تواند آن را به خطر بیندازد - در وحشت ، فرد توانایی پاسخگویی مناسب به شرایط را از دست می دهد. چگونه می توان خونسردی ، آرامش و خویشتنداری را یاد گرفت؟
دستورالعمل ها
مرحله 1
علت اصلی احساس وحشت ، خودخواهی انسان است. شخصی با این موضوع مخالف خواهد بود ، اما اگر به ریشه مسئله نگاه کنید ، می توانید درک کنید که علت همه ترس ها و نگرانی ها "من" انسان است. شما به یک دلیل برای وحشت نیاز دارید - به عنوان مثال ، شما می ترسید که ظاهر خوبی نداشته باشید و نگران آنچه در مورد شما فکر می کنند هستید. اما اگر نسبت به اینکه و چه کسی درباره شما چه فکر می کند یا می گوید ، بسیار بی تفاوت باشید ، هیچ وحشتی ایجاد نمی شود. نتیجه گیری از این رو - شما باید نگرش خود را نسبت به آنچه در اطراف شما است تغییر دهید.
گام 2
نگران این نباشید که شخصی به شما فکر کند. به عنوان مثال ، شما در خیابان قدم می زنید و به نظر می رسد که همه به شما نگاه می کنند ، ظاهر و لباس شما را ارزیابی می کنند. سرخ می شوید ، خجالت می کشید ، نگاه خود را پایین می آورید ، قدم خود را تسریع می کنید … اگر این وضعیت برای شما آشنا است ، شروع به تغییر دادن خود از آن کنید. برای شروع ، این ایمان را پیدا کنید که رهگذران به شدت نسبت به شما بی تفاوت هستند ، همه مشغول فکر و کردار خود هستند. آیا به آن دسته از افرادی که به ملاقات شما می آیند علاقه دارید؟ به ندرت. به همین ترتیب آنها هیچ توجهی به شما نمی کنند. آنها نسبت به شما بی تفاوت هستند ، به شما نگاه نمی کنند. و اگر این کار را انجام دهند ، فقط برای این است که به شما برخورد نکنم.
مرحله 3
بیاموزید که در خیابان احساس آرامش کنید. هرگز عجله نکنید ، بگذارید قدم شما آرام و سنجیده باشد. اگر پیش از این که خود را از روی مردم بسته کنید ، اکنون شرایط را تغییر دهید - خودتان شروع به نگاه کردن به آنها کنید. در نگاه شما فقط علاقه ، کنجکاوی وجود دارد ، اما قدردانی نیست. قضاوت نکنید ، فقط تماشا کنید. در اینجا یک راز وجود دارد: اگر به شخصی با علاقه نگاه کنید ، او هرگز رفتار تهاجمی نسبت به شما نخواهد داشت. اما این فقط یک علاقه جالب ، کنجکاوی کودکی است که دنیا را می آموزد. این تمرین به شما کمک می کند تا باز شوید ، از گرفتگی داخلی خلاص شوید. اگر در پاسخ به نگاه شما ، شخصی به شما نگاه می کند ، به هیچ وجه با عجله چشم های خود را پایین نیاورید ، پنهان نشوید. فقط لبخندی لطیف بزنید و ادامه دهید.
مرحله 4
لیستی از آنچه شما را آزار می دهد ، باعث عصبی شدن شما می شود. کار ، روابط با همکاران ، رئیسان ، دوستان ، همسر … مواردی را پیدا کنید که شما را وحشت کند. سپس ، به صورت روشنی ، در پایین لیست قرار بگیرید و به این فکر کنید که اگر بدترین ترس شما تأیید شود چه اتفاقی می افتد. به عنوان مثال ، شما می ترسید که از کار خود اخراج شوید. خوب ، تصور کنید اخراج می شوید. آیا این وضعیت برای شما پایان جهان خواهد بود؟ پس از همه ، نه ، شما همیشه می توانید یک کار دیگر برای خود پیدا کنید. بهتر یا بدتر ، می توانید. از این رو ، دیگر هیچ شکنجه و نگرانی وجود ندارد. کار خود را به خوبی انجام دهید ، اما نگران آن نباشید. و همینطور برای همه موارد موجود در لیست. به خاطر داشته باشید که بسیاری از ترس ها نباید درک شوند. به عنوان مثال ، شما می ترسید که کودک شما ممکن است توسط یک ماشین مورد اصابت قرار گیرد ، گاز در آشپزخانه منفجر شود و غیره. و غیره. ابتدا باید از شر چنین ترسهای احمقانه خلاص شوید.
مرحله 5
به یاد داشته باشید که بدترین قسمت شما ترس ، عصبی ، نگران ، وحشت زده است. به آن غذا ندهید ، از آن حمایت نکنید. از افکار بد عمداً بپرهیزید. قدرت خود ، توانایی غلبه بر هر گونه ناملایمات را احساس کنید. سعی کنید خوش بین باشید - به بهترین ها امیدوار باشید ، اما وقتی اوضاع مطابق انتظار شما پیش نمی رود نگران نباشید. سطح خواسته ها و آرزوهای خود را پایین بیاورید ، این به شما کمک می کند خود را از یک لایه عظیم تجربیات رها کنید. بیشتر در طبیعت قدم بزنید ، به تئاترها ، موزه ها بروید ، کتاب های خوب بخوانید. روی چیزهای خوب تمرکز کنید ، و از نزدیک خواهید دید که زندگی شما به چه روشی بهتر پیش می رود.